شهر ارومیه، به دنبال تحولات اجتماعی و اقتصادی اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم و همچنین تحت تأثیر عواملی چون نزدیکی به شهر ولیعهد نشین تبریز در دورۀ قاجار و قرارگیری بر سر راه تجاری ایران به اروپا و لشکرکشیهای خارجی و شورشهای داخلی، دگرگونی بسیاری به خود دیده است. پژوهش حاضر که شامل دو بخش است، در بخش اول خود به معرفی بافت قدیمی ارومیه که به حالت ارگانیک حول هستۀ مرکزی شهر (بازار و مسجد جامع) رشد کرده بود، میپردازد. حصار اطراف شهر قاجاری از مهمترین عواملی بوده است که به عدم گسترش شهر و فشردگی هرچه بیشتر بافت داخل همراه با افزایش جمعیت، انجامید تا اینکه خیابانکشیهای سال ۱۳۱۲ شمسی، حصار خشتی را به زیرساخت راه شوسه تبدیل کرد. بخش دوم نوشته به بررسی بافت جدید ارومیه در دوره پهلوی میپردازد که در آن شهر لباس خاکی کهنه و پاره خود را از تن درآورده و دروازهها دیگر کاربری قبلی را از دست دادند. تعریض خیابانهای قدیمی و احداث خیابانهای جدید و ساخت فضاهای تک عملکردی بهجای فضاهای چند عملکردی قبلی، ارومیهای جدید با بناها و خیابانهای برونگرا و خودنما را به وجود آورد. مهمترین پیامد این دگرگونیها جابجایی مرکز و کانون زندگی شهری از اطراف بازار سرپوشیده شهر به بیرون از آن و خیابانهای تازه تأسیس بود که بهتبع آن، اهالی محلههای مرفه اطراف بازار، خانههای خود را با اهالی اطراف دروازهها که دیگر بهپاس مراکز نظامی و خیابانهای عریض احداثی، برای اسکان توجیهپذیرتر بودند، معاوضه کردند و بافت متراکم و پررونق شهر، به خانههای متروک و کوچههای بیمصرف باریک تبدیل شد.
گاسپار دروویل (فرستاده ناپلئون) در سال ۱۸۱۹ م از ارومیه دیدن کرده است، مینویسد: “تا بارمای باستان شهری بزرگ، ثروتمند و پرجمعیت است که در کنار دریاچه شاهی واقع گردیده است. ارومیۀ امروز مرکز حکومت ایل افشار است که نادرشاه از بین آنان برخاسته است. این شهر بهوسیله حصارهای خوب و برجهای عظیمی که به سبکهای ترکان بناشده حفاظت میشود…” (دروویل ۱۳۶۷). سیاح فرانسوی اوژن اوبن پس از دیدن ارومیه در سال ۷-۱۹۰۶م در این رابطه مینویسد:” ارومیه شهری است با سی هزار نفر جمعیت که در وسط جلگهای واقعشده و مانند خوی دورش را حصار کشیدهاند. منظر ظاهری آن نیز شبیه خوی است با چند خیابان عریضتر که درختان بید روی آنها سایه انداخته است تجارت و دادوستد شهر از طریق کاروانسرا و یک هزار و پانصد دکان انجام میگیرد.” (اوبن ۱۳۶۲). نخستین طرح از ارومیه مربوط به دورۀ ناصرالدینشاه و با هدف بهسازی و استحکامبخشی از برج و باروی شهر تهیهشده است. تهیهکنندگان این نقشه را شخصی ایرانی بنام “اسدالله خان” سلطان توپخانه جدید و یک نفر خارجی بنام “کاپاتن واگز” ثبت کردهاند. به گمان زیاد زمان ترسیم نقشه به مهرومومهای ۱۲۸۹ تا ۱۳۰۵ ه.ق برگردد. در این نقشه محدودۀ بازار در مرکز نقشه بهصورت دایرهای هاشور خورده و مسیرهای اصلی شهری که از هریک از دروازههای هفتگانه شهر تا بازار مرکزی کشیده میشدهاند، مشخص گردیدهاند.
دومین نقشه به معنای برداشت واقعی از شهر ارومیه و با جهت و مقیاس مشخص توسط “آوانس غریبیان” مهندس بلدیۀ ارومیه تهیه شده است. این نقشه در سال ۱۳۱۲ و در هنگام دخالتهای رضاشاه در راستای اهداف شهرسازی جدید تهیهشده است. بطوریکه شهر تا این تاریخ هنوز ساختار سنتی و قدیمی خود را که شامل برج و بارو و دروازهها و سیستم محلات و معابر قدیمی بوده را حفظ کرده بود. شهر قدیمیِ ارومیه از به همپیوستگی ۱۱ محله تشکیلشده که این محلات با توجه به استقرارشان در سطح شهر، از ویژگیهای فرهنگی ـ اجتماعی متفاوتی نسبت به هم برخوردارند. از مهمترین ویژگی این محلات بهنوعی درونگرا بودن بافت اجتماعی هر یک نسبت به دیگری است. نکته قابلتوجه در رابطه با محلات قدیمی ارومیه، ساختار محلات است. در محلات ارومیه دیگر مرکز محله ـ میدان ـ حمام و تکیه در کنار هم دیده نمیشود و از عناصر بارز هر محله قبرستان است. مرز محلات را عمدتاً شریانهای منتهی به دروازههای شهر تعیین میکند و قومیت و مذهب از عوامل تقسیمکننده محلات بهحساب میآیند.
بازسازی سلسلهمراتب دسترسی فضاهای شهری در محلات ارومیه
سلسلهمراتب در صورتبندی فضاهای دسترسی، یکی از مهمترین شاخصههای هویتی، در بافت محلههای شهری ایران بوده است. ارتباط هریک یا چند واحد مسکونی از طریق بنبست خصوصی یا فضای نیمهخصوصی کوچه برقرار میشد. با گذر از بنبست به کوچه در واقع روابط اجتماعی افراد از حد خانوار یا چند خانواده سادهی موجود در بنبست، به تعداد بیشتری افزایش مییافت و با عبور از کوچهها و گذرها و رسیدن به راستههای اصلی و میدانچهها، برخوردها و به دنبال آن روابط اجتماعی ساکنین محله بازهم افزایش مییافت. در خصوص شبکه ارتباطی محلهها نیز میبایست به این نکته اشاره کرد که عرض راه دسترسی، ارتباط غیرمستقیم با مرتبه و میزان خلوتگزینی افراد داشته است. در مورد سلسلهمراتب ارتباطدهنده در ارومیه، بهخوبی میتوان فضای خصوصی، نیمهخصوصی، نیمه عمومی و عمومی را در مجموعه بههمپیوسته خانه هاو هشتیها، بنبستها و کوچههای فرعی، راسته کوچهها و معابر عمومی و خیابانهای موجود در نقشهها مشاهده کرد.
کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران در دانشگاه تهران