در بخش نخست از یادداشتِ گذشته نزدیک، از معرفی و مرور میراث مدرنیستی شهر لار بهعنوان چشم انداز و هدف متن یاد شد. همچنین به زلزلهی سال ۱۳۳۹ و اتفاقات پس از آن اشاره شد. بعد از حادثه طبیعی و دلخراش، جمعیت شیروخورشید سرخ، نقش برجستهای در احداث و بازسازی شهر ِ پسا-سانحه ایفا میکند. افراد و شخصیتهای مهمِ عضو جمعیت شیروخورشید، نقش اساسی در شکلگیری کالبدهای ارزشمند شهری(لارِ نو) داشتهاند. در بخش دوم به لکهی مجاور پانسیون پزشکان، یعنی «بیمارستان لار» مشهور به بیمارستان کوروش و بنیانگذاران آن مهندس مصطفی فاضلی و مهندس صداقت خواهیم پرداخت. گروه مهندسان شیروخورشید سرخ به دستور مدیرعاملِ جمعیت تشکیل میشود و کارها به دست مهندس جوان (۳۲ ساله) مصطفی فاضلی سپرده میشود و در یک همکاری نزدیکتر مهندس صداقت تاثیر مستقیم بر پیشرفت کالبدی طرح بیمارستان لار داشته است. به نقل از پژوهشکده تاریخ معاصر: در سال ۱۳۴۰ پس از زلزلهای که در شهرستان لار در استان فارس پیش آمد و خرابیهای بسیاری بهجا گذاشت، مرحوم فاضلی در ساختن شهر جدید لار و ایجاد مراکز مختلف و بیمارستان این شهر مشارکت فعال داشت (لازم به ذکر است که بهره برداری در ۱۳۴۷ اتفاق میافتد). بیمارستان کوروش یکی از مهمترین کالبدهای مدرنسیتی لار با عملکرد درمانی در یک وضعیت ِحساس جغرافیایی و انسانی محسوب میشود و در موقعیت جنوبی بافت شطرنجی شهر نو بنا شده است. نقشهی شهر جدید را مهندسان نقشهبردار ارتش، شیروخورشید و شرکت ملی نفت ایران پیادهسازی کردهاند.
«بیمارستان لار» در نشریه هنر و معماری (بخش نشرِ بین الملل) در کنار بناهایی چون کتابخانهی کودک اصفهان از مسعود جهان آرا و کتابخانه مرکزی پارک شهر تهران بعنوان مصادیقی از «دهه رشد»( (A DACADE OF GROWTH در ایران آورده شده است. (شکل 0) این دهه پیش از هر چیز نشاندهنده بافت اجتماعی و تاریخی شکلگیری کالبد بیمارستان لار نیز هست. جدا از اینکه علت پیدایش این بنا زلزله سال 1339 است، اما با نگاهی اجمالی میتوان فهمید مولفههای معماری لحاظ شده درمعماری بیمارستان لار در امتداد خصوصیات ِاین دوره تاریخی ایران است، در واقع میتوان چنین گفت، زلزله در دل خود فرصتی اجباری را مهیا میکند تا رویکردهای دههی چهل در ایران در جنوبیترین شهر استان فارس قابل رویت باشد.
شکل صفر
«دهه رشد» اشاره به دورهای از تاریخ ایران است که دو آرزو در آن پررنگ است. آرزوی نخست توسعهی هر چه سریعتر کشور از طریق ساختوسازهای گسترده و متعدد در مراکز شهری است، ایران در آغاز این دهه با جمعیتی بیش از ۲۳ میلیون نفر هنوز کشوری توسعهنیافته تلقی میشود. در سالهای پس از انقلاب سفید توسعه در ایران به طرز شگفتآوری سرعت میگیرد و کشور درحال تبدیل شدن به یک کانون صنعتی است. این سرعت توسعه تا جایی است که بعضا الگوها و هویتهای سنتی و قدیمی مورد غفلت و نابودی قرار میگیرند. تهران دستخوش تحولات ریختشناسانهی زیادی میشود. ساخت آپارتمانها و مراکز اداری در پایتخت با لحنی غربی رواج مییابد. رونق ساختوساز در شهرهای بزرگ، بهحدی است که مصالح اولیه ساختمانی با کمبود مواجه شده است. اگرچه کارخانه فولاد ایران به تازگی راهاندازی شده است، اما بیشتر فولادهای ساختمانی (به جز میلگردهای تقویت کننده) همچنان وارداتی است. اما شهرهای جدیدی نیز در حال ساخت هستند. قابل توجهترین مورد، آریاشهر است، شهری که توسط برنامهریزان شوروی طراحی شده و در مجاورت کارخانه فولاد جدید، در خارج از اصفهان ساخته شده است. اما در کنار این جنبههای توسعهیافتگیِ برآمده از دل بافت اجتماعی، وجهی دیگر نیز قابل ردیابی است، وجهی معمارانه که در حال شکلگیری است. آرزوی یافتن لحنی تازه برای معماری در جامعه وجود دارد.
به نظر میرسد تهران ِ دهه ۴۰، رنگ آجر قهوهای و کرم به خود گرفته است همراه با رنگهای بژ سنگ تراورتن یا سنگ مرمر، کار با آجر، در این دهه بیانی تازه به خود میگیرد مجله هنر و معماری مینویسد: «آینده طراحی معماری ایران در همین نقطه نهفته است» بیمارستان لار از لحاظ معماری در ادامهی همین جریان معماری قرار دارد، در امتدادِ یک نقطهی آغاز، برای سبک طراحی تازهای که خود را در دهه ۴۰ آشکار میسازد.
بیمارستان لار بهعنوان یک مصداق مهم واجد مولفههای زیر است.
موقعیت شهری بیمارستان عمودِ بر محور اصلی شهر و دو میدان واقع در این راستا، است. (شکل ۱)
شکل ۱
گسترش شرقی، غربی بنا یک پاکت حجمی مستطیلی در لایههای مختلف ایجاد کرده است. لایههای فضایی شامل دو ورودی مجزا برای کارکنان و عموم مردم. بخش اداری و بخش بستری که بصورت مجزا در پاکت فضایی بیمارستان جانمایی شدهاند.(شکل ۲)
شکل ۲
سیرکولاسیون ورودی آنطور که در شکل ترسیم شده است از طریق رمپهای کناری برای ورود به موقع بیمار و همراهان در دو سمت شرقی غربی قرار گرفتهاند. سیرکولاسیون عملکردی بیمارستان به طرق زیر در محدوده بنا حل شده است. (شکل ۳) ورودی بیماران، ورودی عموم و بازدیدکنندگان، ورودی کارکنان و اداری، محوطه سازی در دو جبهه، فضاهای میانی، عرصه ورودی.
شکل ۳
بیمارستان لار در یک بلوک کاملِ شهری قرار گرفته است که از جهات مختلف دسترس پذیر است. از سمت غرب، محل قرارگیری پانسونها و تردد پرستاران و کارکنان به بیمارستان، از سمت شرقی و جنوبی دسترسیهای سواره و ورودی اصلی جبههی شمال. (شکل۳)
سه حوزهی عملکردی در سایت وجود دارد: عرصه ورودی–سواره و پیاده-، عرصه عملکردی-کالبدی که خود به عملکردهای کوچکتر تقسیم میشود و محوطهسازی و فضای سبز در جبههی جنوبی.
بهدلیل شیبدار بودن زمین برای حل مسئله ترازهای ارتفاعی به طور گسترده از پله و برای خودروهای اورژانس از رمپ استفاده شده است. (شکل۴)
شکل ۴
شکل ۴ الف
بنا در کدهای ارتفاعی زیرزمین و همکف سازماندهی شده است، سطح همکف در تراز ارتفاعی ۲ متری از سطح زمین قرار دارد و بهوسیله یک عرصهی تشخص یافته به تراز اصلی بیمارستان متصل میشود. ورودی شمالی که ورودی اصلی هم محسوب میشود به یک «عرصه» تبدیل شده است، با مجموعهای از عناصر معماری که در یک ترکیببندی شاخص در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. ترکیبی خلاق از خط، صفحه، حجم و رنگ. در نخستین مواجهه با بیمارستان لار به سرعت لحن معماری سنتی و تاریخی ایران را دریافت میکنید از این نظر اتمسفر بیمارستان بر خلاف بیمارستانهایی با این مقیاس در حال حاضر، یک اتمسفر تلطیف شده با حال و هوای فرهنگی است.
در جبههی ورودی جشنوارهای از رنگ را میتوان دید. از آجرهای قرمز و قهوهای فام تا تایلهای کوچک سبزآبی. (شکل ۵)
شکل ۵
لوزیهای خوابیده در سرسرای ورودی و به شکل رواقها یادآور کاربندی و مقرنس کاریهای معماریِ ایرانی اسلامی هستند. هر چند این اشکال به شیوهی مدرنیستی یعنی انتزاع شده به کار رفته اند. (شکل ۶)
شکل ۶
عنصر اصلی رواق در جبهههای مختلف به صفحههایی با پوشش آجر و سیمان شسته ختم میشوند، و از لحاظ تجسمی یک قاب بصری با شکوه شکل میگیرد و از نظر عملکردی نورهای شرقی–غربی به شکل کنترل شدهای به ساختمان ورود میکنند.
موتیف تکرار شونده رواق در سراسر جدارهها امتداد مییابد و انسجام نما را حفظ میکنند. مود بورد (MOOD BOARD) متریالهای به کار رفته آنطور که گفته شد، جشنوارهای منسجم از رنگ و متریال است. (شکل 7)
شکل ۷
شکل ۷ الف
آجرهای قرمز–قهوهای در جدارهها، در کنار کاشیهای قهوهای تیره در تنالیتهی رنگ آجرهای مجاور، ترکیب شده با سنگهای سفیدِ تراورتن، و در نهایت رنگ سبزآبی بهعنوان نگین و نقطهی عطف ِ مود برد به زیباترین شکل ممکن در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. اساسا نمای جبههی اصلی یک حوزهی معماری بسیار شاخص و به طرزی هوشمندانه در ادغام و ارتباط با فضای شهری است.
از لحاظ تکنولوژی، استفاده از دیوارهای سازهای بتنی و سقف دال مورد نظر بوده است. یک سازهی ترکیبی از فولاد، بتن و مصالح بنایی مسلح که بر روی یک سکو یا صفه قرار گرفته است. در ضخامت ستونهای رواق به دلایل زیباییشناسی اغراق شده است و سنگهای نما با پیچ اسکوپ شدهاند.
بخشی از پوشش نهایی سیمان شسته، با درزهایی طراحی شده است. درزها برای جلوگیری از ترک بر روی دیوارهها هستند که پس از گذشت ِ نزدیک به ۶۰ سال اثری از فرسودگی روی سطح نهایی دیده نمیشود. (شکل ۸)
شکل ۸
آبجکتهای نورپردازی در محوطه، سقف رواقها و فضاهای داخلی نیز قابل توجه هستند. مشخصا طرح آنها متاثر از آرت دکو و هنر نو میباشند. (شکل ۹)
شکل ۹
در نخستین مواجهه با بنای بیمارستان لار، حسی از ایرانی بودن و فرهنگ ایرانی را در قالبِ مولفههایی که در متن ذکر شد، را القا میکند این کیفیت معماری ارزشمند و خلاقانه کاملا هدفمند و از پیش طراحی شده است، یکی از مهمترین الگوهای مفهومی برای تکرار و الهام در ساختمانهای بعدی شهر خواهد بود. یک مایندسِت معمارانه برای ساختهای امروز.
معمار و پژوهشگر