عرصه‌ای آزاد برای اندیشیدن دربارهٔ معماری ایران

گذشته‌ی نزدیک؛ معماری مدرنیستی لار

متن ِ پیش رو مقدمه‌ای است بر مجموعه ای از یادداشت‌هایی چندگانه با موضوع معماری مدرنیستی شهر لار، کیفیتی ناملموس و فراموش شده که مولف سعی دارد از طریق این سلسله متن‌ها آنها را معرفی و احیانا پررنگ و شاخص نماید.

 

از شهر لار در جنوب استان فارس با نام‌ها و کالبدهای مهمی‌‌یاد ‌می‌شود. لار‌، شهری به رنگ خاک، لار شهر برکه‌ها و بازار قیصریه لار که لایه‌های تاریخی آن به پیش از صفویه ‌می‌رسد‌‌‌. شهر لار شهر زلزله خیزی است و در نقشه زلزله‌نمای دنیا‌‌‌این شهر در خط کمربندی زمین‌لرزه و به‌عنوان منطقه زلزله‌خیز نشان داده شده است.

در سال‌های ۱۲۵۳ و ۱۲۹۰ دو زلزله‌ی مخرب شهر را ویران کرده است و آخرین زلزله ویران‌کننده مربوط به ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ است. در ساعت ۳ و ۴۸ دقیقه بعد از ظهر، شهر لار ۳۴ ثانیه ‌می‌لرزد و در همان لحظات نخست ۴۰۰ تن قربانی زلزله ‌می‌شوند.

فرماندار شهر دقایقی چند پس از وقوع‌‌‌این حادثه توانست عظمت فاجعه را درک کند و با چنین کلماتی واقعه را به استانداری فارس اطلاع بدهد :

کمک‌‌‌… کمک‌‌‌… به داد ما برسید پنج دقیقه قبل شهر لار در اثر زلزله نابود شد‌‌‌. میزان تلفات هنوز بر اثر گرد و خاک معلوم نیست‌، به داد ما برسید‌، دکتر‌‌‌… چادر‌‌‌… غذا… زود.

مدیر عامل جمعیت شیر و خورشید سرخ بلافاصله پس از اطلاع از چگونگی‌‌‌این حادثه دردناک به‌حضور شاهنشاه و شاهدخت شمس پهلوی ریاست عالیه جمعیت شیر و خورشید سرخ ‌می‌رسد و گزارش حادثه را به آنها اعلام ‌می‌کند‌، در همان ابتدا تمام شعب جمعیت شیر و خورشید در جریان حادثه قرار ‌می‌گیرند و به دستور شمس پهلوی تمام نیروها برای کمک به لار فرستاده ‌می‌شوند. (تصویر شماره صفر الف)

تصویر شماره صفر الف

خرابی‌های‌‌‌ زلزله‌‌ی آن‌سال‌، زمینه‌ای اجباری برای مکان‌‌یابی و ساخت شهر تازه‌‌‌ای را مهیا کرد. (تصویر شماره ۱ الف‌‌‌) اکنون ‌‌‌این شهرِ پساسانحه‌‌‌ به نام «شهرجدید» در بین مردم رواج دارد و بافت قدیمی را «شهر قدیم» صدا ‌می‌زنند‌‌‌. ‌‌‌این دو نام به هر حال در برابر هم‌، هویت دو تکه‌ی لار را تا به امروز شکل داده‌اند‌، لازم به ذکر است ‌‌‌این دوپارگی از لحاظ اجتماعی پیامدهایی درپی‌داشته است که از حوصله‌‌ی ‌‌‌این مقال بیرون است‌‌‌.

تصویر شماره ۱ الف‌‌‌

این ‌‌یادداشت به‌عنوان ‌‌یک مقدمه و پیش درآمد محدود و متمرکز به دانه‌ها‌، خانه‌ها و عناصر معماری ناملموس‌‌‌ بافت ِ«شهر جدید» است.

در بدوِ احداثِ شهر جدید‌، بر طبق تصویب‌نامه‌‌‌ای از طرف هیئت‌ وزیران وقت قسمتی از اراضی جنوب شهر لار که توسط مهندسان شیروخورشید انتخاب و نقشه‌‌ی شهر جدید پیاده‌سازی شده بود‌‌‌ برای‌‌‌ زیرساخت‌هایی همچون تأسیسات تولید برق‌، بانک‌، قرارگاه‌های فرماندهی و انتظامی‌، میدان‌های شهری‌، بیمارستان و خانه‌هایی موسوم به شیروخورشید در نظر گرفته ‌می‌شود.

پس از خبر انتشار زلزله لار‌‌‌ مهندسان نقشه‌برداری ارتش‌، جمعیت شیروخورشید سرخ ‌‌‌ایران‌‌‌ و همچنین شرکت ملی نفت‌‌‌ ایران‌‌‌ برای کمک به مردم‌‌‌ وارد عمل ‌می‌شوند‌، بررسی‌ها انجام و در ‌‌یک مناقصه‌، ساخت شهر جدید شامل چهارصد دستگاه خانه‌ی ضد زلزله به شرکت فرانسوی آنتروپوز واگذار ‌می‌گردد‌‌‌.‌‌‌  جمعی به نمایندگی شرکت آنتروپوز از فرانسه‌‌‌ جهت مطالعات وارد لار ‌می‌شوند و برای اجرای بهتر نقشه ساختمان شهر جدید لار دستورات و اقدامات لازم را انجام ‌می‌دهند‌، در مرحله اول ِساخت ِ شهر زیر ساخت‌ها به چشم ‌می‌خورند که در ‌‌یک گریدِ شهریِ شطرنجی و بدون کوچه قرار گرفته اند‌،‌‌‌ مجموعه‌‌‌ای از تقاطع‌های عمود بر هم‌‌‌ با اندازه‌های متنوع در دسترسی‌ها و ارتباطات سواره و پیاده طراحی شده‌اند‌،‌‌‌ آن‌طور که پیش از ‌‌‌این‌‌‌ گفته شد‌‌‌ مقصود ما‌‌‌ پرداختن به دانه‌های مهم درون ‌‌‌این گرید شهری است‌‌‌. و معرفی عناصر معماریِ درون ِشهرجدید در میانه‌‌ی دو‌‌‌ دهه ۴۰ و ۵۰‌‌‌.‌‌‌ به نظر نگارنده‌‌‌این عناصر معماری به‌عنوان «معماری مدرنیستی» و نه «مدرن» معرفی ‌می‌شوند‌‌‌. ‌‌‌این تفکیک ریشه در همان تمایز بین مدرنیزاسیون و مدرنیته دارد‌‌‌. در مدرنیته ما با ‌‌یک نظام فکر‌‌ی روبه‌رو هستیم و مدرنیزاسون محصولات و نتایج‌‌‌ ‌‌‌این نظام فکری است‌‌‌. ‌‌یک جامعه ‌می‌تواند مدرنیزه شده باشد بدون آنکه تجربه‌‌ی مدرنیته را از سر گذرانده باشد‌‌‌. پیروِ همین فقدانِ اندیشه‌‌ی مدرن در جغرافیای فکری ما‌، اتفاقی که‌‌‌ در «معماری مدرنیستی لار» افتاده است نوعی پیروی و دنباله‌روی از مولفه‌های تجسمی‌‌‌ و صورت‌بندی‌های مدرنیستی معماری غرب است‌، به نظر ‌می‌رسد طراحی شهر جدید بیشتر وام دار ‌‌‌این وجه مدرنیزاسیون بوده است تا تحلیل و بررسی‌های مردم‌شناسانه و توجه به زیست ِمردم در بافت قدیم‌، به همین دلیل در زمان جابه‌جایی مقاومت ذهنی و اجتماعی برای‌‌‌ انتقال به بافت تازه تاسیس وجود داشته است‌‌‌.‌‌‌

تصویر شماره ۱ ب

یکی از زیرساخت‌های مهم‌، بیمارستان کوروش (تصویر شماره 2)‌‌ یا امام سجاد کنونی است‌، در حال حاضر با‌‌ یک تغیر کاربری دوباره به مرکز آموزش عالی تبدیل شده است‌‌‌. از‌‌‌ این مجموعه در نشریه‌‌ی دو زبانه‌‌ی هنر و معماری (international edition)‌‌‌ شماره‌‌ی 18 و 19 به سر دبیری عبدالحمید اشراق‌،‌‌‌ به‌عنوان ‌‌یکی از بناهای دوران رشد(a decade of growth) ‌‌یاد شده است‌‌‌. در کنار ‌‌‌این مجموعه درمانی‌، پانسیون پزشکان وجود دارد جهت اقامت‌های کوتاه مدت‌‌‌ و موقت‌‌‌. این بناهای جنبی‌‌‌ هم‌ارزش با‌‌‌ کالبد‌های اصلی‌‌‌ هستند‌،‌‌‌ از لحاظ معماری مهم و ارزشمند محسوب ‌می‌شوند.( تصویر شماره 3)

تصویر شماره ۲ الف

تصویر شماره ۲ ب
تصویر شماره ۳ الف
تصویر شماره ۳ ب

اهمیت و ارزش‌‌‌ آنها را‌‌‌ این‌گونه ‌می‌توان توضیح داد‌، ‌‌‌این بناها در ادامه و متأثر از معماری مدرنیستی ترویج‌‌یافته در اروپا هستند‌‌‌، با توجه به ‌‌‌این‌که در دهه‌‌ی ۴۰ شمسی‌، مقارن با دهه‌‌ی ۱۹۶۰ میلادی شاهد تحولات عظیمی در‌‌‌ خط فکری معماری اروپا و آمریکا هستیم‌، کالبدهای ‌‌‌این‌چنینی‌‌‌ زمینه‌‌‌ای برای گفتگوی معمارانه را فراهم ‌می‌کنند.‌‌‌ نکته‌‌ی بعدی ظرفیتی‌‌‌ است که از طریق معماری‌‌‌ برای تحلیل و بررسی در اختیار ما قرار ‌می‌گیرد‌، ما شاهد نمونه‌های اولیه کالبدی هستیم‌‌‌ تا قدم‌های بعدی به‌صورت‌ ‌یک چشم‌انداز و الگوی فرمی تبدیل شود‌‌‌.‌‌‌ ‌‌‌ به‌طور مثال با بررسی‌هایی ‌می‌توان به شیوه و رفتار کالبدی سازندگان پس از سانحه پی‌برد‌‌‌ و به معیارها و پیشنهادهایی برای توسعه‌‌ی آتی شهر رسید‌‌‌. اهمیت دیگر مستندنگاری و شناخت ‌‌‌این بناها شیوه‌های اجرایی و فنی است (تصویر شماره ۴)‌‌‌ به هرحال ‌‌یک اتفاق جغرافیایی‌‌ یعنی زلزله‌‌‌ علت اصلی ساخت‌وسازهای شهر جدید است و ‌‌‌این سازه‌ها‌‌‌ باید به‌گونه‌‌‌ای باشند تا حادثه تکرار نشود‌، لذا راهکارهای اجرایی که برای پاسخ به ‌‌‌این مسئله پیش‌ رو بوده است‌‌‌ بخشی‌‌‌ از ریشه‌های شکل‌گیری شهر را روشن ‌می‌سازد،‌‌‌  از واضح‌ترین راهکارها‌، استفاده از سقف شیروانی و استفاده از مقاطع و پروفیل «لوله» و اتصالات غیرجوشی در بنا است‌‌‌. ( تصویر شماره ۵)

تصویر شماره ۴ الف
تصویر شماره ۴ ب
تصویر شماره ۵ الف

تصویر شماره ۵ ب

استراحتگاه موقت پزشکان ‌‌یا پانسیون بیمارستان کوروش آن‌طور که در تصویر مشخص است ( تصویر شماره ۶) به‌صورت مجموعه‌‌‌ای طراحی شده است و از همان منطق خانه‌های شرکتی در مناطق صنعتی ‌‌‌ایران پیروی ‌می‌کند با ‌‌‌این تفاوت اساسی که حداقل تراکم را در ‌‌‌اینجا ‌می‌بینیم و تعداد خانه‌ها حداقلی است. از لحاظ قرارگیری به شکل خانه‌های روبه‌رو و دوتایی در سایت پلان جانمایی شده‌اند.‌‌‌ (تصویر شماره ۷)

تصویر شماره ۶ الف تصویر شماره ۶ ب

تصویر شماره ۷

ورودی‌ها‌، عمود به مسیرهای دسترسی اصلی هستند و‌‌‌ به هر مجموعه چهارتایی ‌‌یک حیاط مرکزی ‌‌یا حیاط میانی اختصاص‌‌ یافته است ‌‌‌این پاکت حجمی به‌صورت ردیفی و خطی‌‌‌ تا دسترسی سواره ادامه دارد‌‌‌.

هرچند هسته‌‌ی شکل گیری‌‌‌ شهر جدید از سمتِ شرق است اما مجموعه‌ی درمانی و پانسیون به‌عنوان لکه‌های‌‌ شهری‌، اولویت ساختاری و زیبایی‌شناسی دارند و درخورِ تحلیل و بررسی هستند‌‌‌. ‌‌‌این لکه‌های‌‌ کالبدی‌‌‌ نماینده‌‌ی تلاش‌ها و دیدگاه‌های مسلط در آن زمان برای بقا و ادامه‌‌ی زندگی پس از‌‌ یک سانحه دل‌خراش هستند‌‌‌. حفظ و مراقب از آن‌‌ یک ضرورت و الزام معنادار است‌‌‌.

ترکیب‌بندی و انتخاب‌‌‌ متریال‌ها‌‌ یادآور کنتراست تجسمی در آثار هنری‌‌‌ مدرن است‌‌‌ و با شیوه‌‌‌ای بدیع جداره‌‌‌ای مدرنیستی پدید آمده است‌‌‌.‌‌‌ این جریان معماری‌‌‌ را ‌می‌توان در قالب دسته بندی زیر ارائه نمود:

  • عدم تقارن و استفاده از احجام‌، فرم‌ها و اشکال متنوع در طراحی ساختمان
  • عدم استفاده از روابط فضایی سنتی و ‌‌‌ایجاد روابط فضایی جدید بر اساس تقسیم عمل‌کردی
  • فضاها بالاخص در طرح خانه‌های مسکونی
  • استفاده از سیستم سازه‌‌‌ای ترکیبی به صورت ترکیب دیوار باربر و سیستم قابی
  • استفاده از سیمان بصورت روکار در نماها‌، بتن در سقف و پله‌ها و کاربرد سطوح گسترده و سرتاسری از مصالح بافت‌دار (تصویر شماره ۸)

تصویر شماره ۸ الف

تصویر شماره ۸ ب

 همچنین ‌‌‌این لحن مدرنیستی در دیگر نقاط‌‌‌ ایران قابل مشاهده است‌‌‌ به باور نگارنده ‌‌‌این شیوه‌‌ی برخوردِ معمارانه‌‌‌ در حال حاضر مغفول مانده است و به‌عنوان ِ امری مطرود در نظر گرفته ‌می‌شود‌‌‌.‌‌‌  بی‌توجهی جمعی نسبت به کالبدهای مهم شهری‌‌‌ بیش از پیش موضوع مستندنگاری معماری مدرنیستی لار را ضرورت ‌می‌بخشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یادداشت
مهدیه یلدایی

ستون‌های دودی آسمان

معماری روایتگر بی‌صدای فرهنگ‌هاست؛ هر آجر، هر ستون، هر طاق، انعکاسی از باورها، آرزوها و خیال‌های انسان‌هایی است که در سایه آن زیسته‌اند. در عناصر

ادامه مطلب