گنبدها پای ثابت تاریخ معماری هستند. بهمیزان حضورشان در تاریخ معماری نیز محمل نظریهپردازی پژوهشگران بودند. در نتیجه امروزه، گنبد بار معنایی فراوانی را با خود حمل میکند. صحبت پیرامون چیستی گنبد از سطح مسائل فنی و روشی برای پوشاندن دهانههای بزرگ تا سطح معنا و تجلی هندسۀ کیهانی متغیر است. اما فارغ از اینکه آنها دقیقاً چه انجام میدهند و چه محتوایی را در فرم خود دارند، آنها محلی برای آفرینش زیبایی بودهاند. برای ما که در جوار بناهایی با کاشیکاریهای درخشان زیستهایم داخل گنبدها معمولاً بدون تزیین رها نشده و بسته به ذوق و روح زمانه و میزان هزینهای که برای بنا میشد، آنها رنگ و روی متفاوتی به خود گرفتهاند. سنت معماری غرب نیز تا قرنها گنبد را همراه خود داشته و آن را پرورده است. در اروپا نیز گنبد جایی برای آفرینش هنری بوده. دیوید استفنسون[1] عکاس، سالها پیش در پروژهای بزرگ از بیش از 120 گنبد در اروپا عکاسی کرده و آنها را در مجموعهای با عنوان «جلوههایی از بهشت»[2] گردآورده است. تماشای این تعداد گنبد، تمایل به دستهبندی را در بیننده ایجاد میکند. جستار تصویری پیش رو حاصل نگاهی گذرا به این موضوع است.
- طرح هندسی:
کلیسای سانبرناردو ترمه،[3] رم، ایتالیا (1603)
کلیسای سانکارلو آله کواتروفونتانا،[4] رم، ایتالیا (41-1638)
نقوش هندسی بهعنوان گونهای از آرایۀ درون گنبد، تاریخی طولانی در گنبدسازی اروپا داشته است. قدیمیترین نمونههای موجود از گنبد در اروپا مانند پانتئون از هندسه برای آرایش گنبد استفاده کردهاند. گرچه پس از فراگیری آموزههای مسیح در اروپا نقاشی با موضوعات مذهبی گسترش قابلتوجهی مییابد، با این همه نقوش هندسی نیز اهمیت خود را حفظ کرده و در دورههای مختلف از آنها استفاده شده است. گنبد کلیسای سانبرناردو ترمه در رم در اوایل قرن هفدهم و گنبد کلیسای سانکارلو آلهکواتروفونتانا، از ساختههای برومینی معمار در میانۀ قرن 17، هر دو نقوش هندسی دارند؛ یکی از تکرار سادۀ هشتضلعی و مربع و دیگری ترکیبی پیچیده از هشتضلعی و صلیب در گنبدی بیضوی. برخلاف معماری ایران که تزیینات در آن معمولاً در سطح یا کمعمق هستند این تزیینات کاملاً عمق دارند.
- نقاشی مسیحی:
دومو،[5] پارما، ایتالیا (ساخت بنا در 1130-1090)
کلیسای سنتپیتر و پال،[6] استین هاوسن، آلمان (31-1728)
از نقاشی مشهور «معراج مریم» اثر کوردجو در پارمای ایتالیا در حوالی سال 1530 میلادی تا نقاشیهای عجیب جوان تسیمرمان در چندی از کلیساهای آلمان مانند سنتپیتر و پال در قرن هجدهم، گنبدهای اروپا صحنه هنرنمایی برجستهترین نقاشان بهویژه پس از رنسانس بودند. در بسیاری از نمونهها بهخصوص در اثر کوردجو آنقدر نقاشی متبحرانه کشیده شده که فراموش میکنیم قرار بوده تنها آرایهای برای گنبد باشد. نقاشان نمونههای درخشانی از این دست، از فرم گنبد جهت ارائه بهتر اثر خود نهایت استفاده را میکردند.
- نمایش خلوص مصالح:
باسیلیکای سنتویسنته،[7] آویلا، اسپانیا (1109)
مونایتریو دیسانلورنزو دیایل ا اسکوریال،[8] الاسکوریال، اسپانیا (84-1563)
پیش از رنسانس و رواج گستردۀ نقاشی بر سطوح معماری، در گنبد همان چیدمان ساده و بیآرایۀ مصالح حفظ میشد یا در نهایت تزیینی ساده و مختصر به آن میافزودند. گرچه این گنبدها بسیار ساده هستند اما زیبایی حاصل از خلوص آنها کمتر از نقاشی نیست.
- جناغها و چفدها در مقام آرایه:
کلیسای جامع، بورگس، اسپانیا (1221)
کلیسای جامع،[9] زامورا، اسپانیا (74-1151)
یکی از روشهای آرایش گنبد در اروپا، استفاده از جناغهای طاق برای تزیین است. آنها در اشکال گوناگون از ستارۀ هشتپر (که ظاهرا تحتتأثیر معماری مساجد آندلس بوده) گرفته تا گونههای مرکزگرا ساخته شدهاند. تعداد قابلتوجهی از این نوع آرایۀ گنبد در اسپانیا موجود است.
- نقوش گیاهی گچبری شده:
سانتاماریا لابلانچا،[10] سویل، اسپانیا (1659)
سنپیترو اینبانچی،[11] جنوا، ایتالیا (76-1570)
یکی دیگر از تأثیراتی که معماری آندلس به عنوان سرزمینی اسلامی بر آرایههای گنبد در اروپا گذاشته گچبری است. سنتی که بعدها در معماری اروپا رواج بسیار مییابد. نمونۀ پرکاری از اینگونه در سویل اسپانیا و نمونۀ متعادلتری از آن را در جنوای ایتالیا، در دو کلیسای سانتاماریا لابلانچا و سنپیترو اینبانچی میتوان مشاهده نمود. این تزیینات گچبری عمدتاً با نقوش گیاهی همراهاند.
- سایر گونهها:
مادونا دلیآنجلی،[12] تورین، ایتالیا (1665)
کلیسای سنتبرنارد،[13] پالسی، چک (28-1711)
نمونههایی نیز هستند که منحصربهفرداند و از ترکیب روشهای گوناگون ساخته شدهاند. نه نقاشی با موضوعات مذهبی هستند، نه گچبری یا تزیینات هندسی صرف و یا ترکیبی از گچبری ساده و بیآرایه با نقاشی زیبایی در مرکز آن مانند گنبد کلیسای سنت برنارد در پالسی جمهوری چک که در قرن هجدهم ساخته شده است.
نگاهی به چند ویژگی:
سانتاماریا آسومپتا،[14] سابیونتا، ایتالیا (1770)
کلیسای پریش،[15] ویلا پاسکولی، ایتالیا (74-1765)
از گونهبندی که بگذریم، نوع نگاه آنها به گنبد نیز جذابیتهای خاص خودش را دارد. در این دو نمونه کلیساهای سانتاماریا آسومپتا و پریش، ایدۀ شفافیت گنبد که امروزه بهوفور در همهجا یافت میشود، به تصویرکشیده شده. آنسوی گنبدها آسمان است و چون نصب شیشه به این شکل امکانپذیر نبوده، نقاش چنان ماهرانه آسمان را کشیده که تنها نگاه ریزبینانه و طولانیمدت به شما خواهد فهماند که چیزی که میبینید آسمان نیست.
کلیسای جامع اگلسیا دلساگراریو،[16] سویل، اسپانیا (قرن 17)
باتیسترو،[17] پادوا، ایتالیا (1200-1378)
مرکز آنچنان در گنبد توجهبرانگیز است که تمایز بخشیدن به آن ناگزیر است. مرکز بسیاری از گنبدهای اروپا همچون گنبد کلیسای جامع اگلسیا دلساگراریو به دلیل فن ساخت متفاوت از گنبدهای آجری اینسوی جهان در ارتفاعی بالاتر ساخته میشوند و در نتیجه نور نیز از این قسمت وارد فضا میشود. در این کلیسا معمار از این فرصت استفاده کرده و با کوچککردن تقسیمات توجه هرچه تمامتر را به نور داده است. در گنبدهایی چون گنبد کلیسای پادوا که مرکز در امتداد سطح گنبد است، مسیح در مرکز قرار گرفته و سایر شخصیتها همچون پرتویی از شعاع نور او کشیده شدند.
سنتپاول سنتلوویس،[18] پاریس، فرانسه (41- 1627)
سنتسوفیا،[19] کیف، اوکراین (1037)
بخش قابلتوجهی از تجربۀ گنبد در اروپا و بسیاری از تفاوتهای آن با گنبدی که در ایران، هند و کشورهای اسلامی است ناشی از فن ساخت و نوع متفاوت هنرهای تزیینی است؛ ویژگیهایی که برخی از آنها مرور شد و با در نظر گرفتن نمونههای بیشتر قطعاً میتوان بر تعدادشان افزود. اما به نظر میرسد یک خصلت در بسیاری از گنبدهای اروپا آنچنان ویژگی مهمی بوده که حتی سازندگان کلیسای نجاتدهندۀ مقدس (وانک) در اصفهان نیز با وجود چشمپوشی از همۀ این سنتهای تزیینی و برگزیدن نقاشیهای رایج در اصفهان آن روزگار بهعنوان آرایۀ گنبد نتوانستند از آن بگذرند و آن راهروی دور ساق گنبد است. خصلتی که تقریباً در هیچیک از گنبدهای اینسوی عالم وجود ندارد. راهرو این امکان را به شما میدهد تا همۀ این زیباییها را از فاصلهای نزدیکتر ببینید و شاید برای معمار مسجد که سقف آن را با نقوش انتزاعی میآراست، فاصله چندان حساسیتبرانگیز نبوده باشد، اما برای معمار کلیسا که بسیاری از سقفها بازنمایی داستانی از کتاب مقدس بودند، میبایست راهی برای بهتردیدن آنها باشد. زیباییهایی که امروزه کمتر به آنها پرداخته میشود و این سوال را در ذهن ایجاد میکنند که آیا باز هم میتوان شاهد همنشینی زیبایی و معماری در چنین سطحی باشیم؟
[1] David Stephenson
[2] Vision of Heaven The Dome in European Architeture، کتاب در سال 2005 منتشر شده و ترجمۀ فارسی آن در سال 1392 توسط حمید دانشپژوه و در انتشارات آذرخش منتشر شده است.
[3] San Bernardo Alle Terme
[4] San Carlo Alle Quattro Fontane
[5] Duomo
[6] St. Peter and Paul
[7] Basilica de San Vicente
[8] Monasterio de San Lorenzo de El Escorial
[9] San Bernardo Alle Terme
[10] Santa Maria La Blanca
[11] San Pietro in Banchi
[12] Madonna Degli Angeli
[13] St. Bernard’s Chapel
[14] Santa Maria Assumpta
[15] Parish Church
[16] Iglesia del Sagrario, Catedral
[17] Battistero
[18] St. Paul-St. Louis
[19] St. Sophia