با شروع پادشاهی اوزونحسن آققویونلو در منطقهٔ آذربایجان، همزمان با حکومت تیموریان، حکومتی قدرتمند در غرب ایران ایجاد شد که منطقهٔ وسیعی از مرکز و غرب ایران و شرق آناتولی را در بر میگرفت. اوزونحسن پس از شکست از حکومت عثمانی در نبرد اوتلوقبلی، برای فرزند شهید خود، زینالبیگ، مقبرهای در حصنکیف میسازد؛ بنایی که ازلحاظ معماری از اهمیت خاصی برخوردار است و باوجودآنکه در منطقهٔ آناتولی واقع شده، ویژگیهای کاملاً متفاوتی از معماری عثمانی دارد. برای سنت مقبرهسازی دلایل اجتماعی و سیاسی مختلفی در نظر گرفتهاند؛ برجمقبرهها را بیانگر مقام و موقعیت اجتماعی صاحب آن شمردهاند. همچنین ارتباط برجمقبرهها با مکانشان را عاملی مهم ازلحاظ اجتماعی و سیاسی به حساب آوردهاند. در بسیاری از موارد این بناها در مرکز شهر واقع میشدند و اگر بهدست حاکمان ساخته شده بودند، بهنحوی بیانگر حضور دائمی او در شهر، حتی پس از مرگش بودند. دربارهٔ ریشههای معماری مقبرهٔ زینالبیگ کوششهایی صورت گرفته است. شیلا بلر و جاناتان بلوم این مقبره را ازلحاظ فرم بدنه در ارتباط با معماری عثمانی دانستهاند، اما گنبد و تزیینات آن را تحتتأثیر معماری تیموری ارزیابی کردهاند. هیلن برند نیز در بررسیهایش از مقابر آناتولی و ارتباط آن با مقابر ایران، اشارهای گذرا به این مقبره دارد. اشکان منصوری و مصطفی کسکین در مقالهای که ترجمهٔ آن پیش رو است، بنیانهای سیاسی ساخت مقبره را مدنظر قرار دادهاند. آنها معتقدند این بنا نماد قدرتنمایی اوزونحسن در منطقهٔ آناتولی و بهرخکشیدن قدرتش بهعنوان پادشاه ایران است و معماری این مقبره را در رابطه با بناهایی چون مقبرهٔ شیخ صفیالدین اردبیلی، مقبرهٔ بردع، مقبرهٔ گودیخاتون و مقبرهٔ شیخ حیدر دانستهاند. همچنین برج اللهالله روستای کبود ورزقان، که متأسفانه نویسندگان مقاله به آن توجه نکردهاند، از منظر معماری و تزیینات شباهتهای بسیاری با مقبرهٔ زینالبیگ دارد. مقالهٔ پیش رو نشان داده چگونه معماری توانسته با سبک خود ویژگیهای معماری سرزمینی متفاوت را درجغرافیایی دیگر نمایندگی کند و هویت حاکمان ترکمان آققویونلو را دربرابر تهدید رقبای عثمانی در این منطقه حفظ کند.
مقبره زینالبیگ: مقبره منحصربهفرد ایرانی در فلات آناتولی[1]
نویسندگان: اشکان منصوری و مصطفی جهانکسکین
مترجم: امیرحسین مقتدائی
مقدمه
آرامگاه زینالبیگ نتیجهٔ معمارانهٔ تحولات سیاسی و انتقال قدرت در امتداد جادهٔ ابریشم است. این منطقه در ناحیهٔ حصنکیف، در استان باتمن، در جنوب شرق ترکیه و در نزدیکی مرز ایران (استان آذربایجان غربی) واقع شده است. دلیل اصلی ساخت این آرامگاه نبرد اوتلوقبلی است که بین آققویونلو و امپراتوری عثمانی در سال ۱۴۷۲ اتفاق میافتد [3]. در سال ۱۴۵۳، اوزون حسن در دیاربکر بر تخت پادشاهی آققویونلو نشست. او با ازدواجش امپراتور رومی ترابزون و صفویان اردبیل را متحد و خود را به مرکز قدرت در منطقه تبدیل کرد. این وقایع باعث ایجاد مشکلاتی برای سلطان محمد دوم، امپراتور عثمانی شد. اما وقتی محمد دوم امپراتوری روم در ترابزون را تصرف کرد، اوزون حسن نتوانست جرئت پیدا کند و علیه ارتش عثمانی برخیزد.
در سال ۱۴۶۷، اوزونحسنْ جهانشاه، پادشاه قرهقویونلو را که روابط خوبی با عثمانیها داشت شکست داد و سلسلهٔ قرهقویونلو را نابود کرد و پادشاه ایران و آذربایجان شد. ابوسعید گورکانی، خان تیموریان، میخواست زمینهایی را که قرهقویونلو پس از مرگ جهانشاه از دست داده بود تملک کند، اما او توسط پسر اوزونحسن دستگیر شد و به قتل رسید [7] [14]. اوزونحسن هنگامی که بهطور قاطع بر ایران حاکمیت داشت، خود را بهعنوان وارث تیمور معرفی کرد [7]. او از تمام خاندانها و قبایل آناتولی دربرابر عثمانی محافظت میکرد. در همین راستا، وی نمایندهٔ خود را نزد سلطان محمود دوم فرستاد و تمام مالیاتهای پرداختنشده پس از مرگ تیمور را درخواست کرد. پس از این وقایع، سلطان محمد دوم مجبور شد دربرابر آققویونلو لشکرکشی کند.
سرانجام، در سال ۱۴۷۳، هر دو ارتش عثمانی و آققویونلو در منطقهٔ اوتلوقبلی روبهروی هم قرار گرفتند. ارتش عثمانی آققویونلو را شکست داد، اما آنها برای فتح و تصرف سرزمینهای خود جنگ را ادامه ندادند. ازونحسن پس از نبرد اوتلوقبلی تا زمان مرگ دیگر به سرزمین عثمانی حمله نکرد [7].
روش
در این مقاله به بررسی پیشینهٔ اجتماعی- فرهنگی و سیاسی در امتداد جادهٔ ابریشم میپردازیم که منتهی به ساختن مقبره زینالبیگ شد. این مقبره که در دورهٔ آققویونلو در فلات آناتولی ساخته شده است، با سبک معماری مقبرههای آذربایجان و ایران در همان دوره مقایسه میشود.
بررسی
مطابق کتیبه، مقبره برای «شهید» زینالبیگ ساخته شده است. تاریخ ساخت در کتیبهٔ این اثر تاریخی نوشته نشده، اما باتوجهبه سفارش اوزونحسن برای ساخت این بنای تاریخی، باید بین سالهای ۱۴۷۳ تا ۱۴۷۸ ساخته شده باشد. (شکل ۱)
شکل ۱. پلان و برش مقبرهٔ زینالبیگ [12]
مقبره از خارج دارای شکل استوانهای، اما از داخل هشتضلعی است. سقف آن با گنبد پیازیشکل پوشیده و زمین برای نگهداری جسد طراحی شده است. گنبدخانه شامل دو گشودگی است، یکی درِ شمالی و دیگری پنجرهای که به نمای جنوبی باز میشود. هر طرف از حجم با پایهای هشتضلعی دارای قوس و طاقهای فرورفته است، بهجز نما با در و پنجره. گنبد طاقی روی حلقهٔ مقرنس قرار گرفته که شامل چهار دهانه است. (شکل ۲)
شکل ۲: مقبرهٔ زینالبیگ (عکس از علی پاشا اوغلو)
ازآنجاکه بخشی از قسمت آجری بنا ریخته شده، میتوان دریافت که پایهٔ ساختمان با سنگ اجرا شده است. نمای بیرونی با دو لایهٔ آجری تزیین شده که دارای آجرهایی با لعاب آبی در لایهٔ بیرونی است. روی آجرها با خط کوفی کلمات الله، محمد و علی تکرار شدهاند. قسمت پایین گنبد شامل نوعی آجر لعابدار با نقوش هندسی و تزیینات است. گنبد روی یک پایهٔ سنگی قرار گرفته و نمای آن با آجر لعابدار اجرا شده است. درها و پنجرههای ورودی بسیار شبیه به هم هستند و تمام قاب در و پنجرهها با کاشیهای فیروزهای، زرد و سیاه با نقوش گل و گیاه تزیین شدهاند. طاقهایی روی درها و پنجرهها وجود دارد که کتیبهای در کاشی روی طاقهای آن تعبیه شده است. ازطرف دیگر، تمام درها و پنجرههای اطراف پایهٔ استوانهای از بیرون با قاب آجری تزیین شدهاند. (شکل ۳)
شکل ۳. مقبرهٔ زینالبیگ، نمای داخلی (عکس از علی پاشا اوغلو)
این کتیبه در بالای در ورودی نصب و روی آن نوشته شده: «سازندهٔ بنا استاد کهنسال پیرحسن بنعبدالرحمن است». پیرحسن بهعنوان معمار و استاد کاشیکاری مقبره شناخته میشود؛ زیرا بهجز این کتیبه، هیچ توضیح مکتوبی دربارهٔ معمار و محل زندگی وی موجود نیست. اما باتوجهبه ویژگیهای معماری بناهایی که در حصنکیف در همان زمان ساخته شدهاند، تفاوتهای آشکاری وجود دارد که نشان میدهد ساختمان پیرحسن در این منطقه غیربومی است.
این مقبره با دیگر بناهای ساختهشده در دورهٔ آققویونلو در فلات آناتولی تفاوت زیادی دارد؛ این شکل گنبد را در دیگر بناهای آققویونلو یا معماری سنتی آناتولی نمیتوان دید. علاوهبر این، این گنبد نمونهای بینظیر در معماری آناتولی است. باوجوداین، شکل استوانهای مقبره را میتوان در برخی مقبرهها و بناهای مذهبی در دورهٔ سلجوقی مشاهده کرد. اگرچه این مقبرهها دارای سقفهای گنبدیشکلاند، اما شکل بیرونی گنبدها بهصورت مخروطی اجرا شدهاند و نکتهٔ قابلتوجه این است که بیشتر مقبرهها و آرامگاههای بزرگ در معماری آناتولی از سنگ ساخته شدهاند. آجرها و کاشیهای لعابدار بهکاررفته در نمای آرامگاه زینالبیگ مشابه ویژگیهای معماری منارههای آناتولی است، اما هیچ شباهت دیگری با مقبرهها و آرامگاههای آناتولی در آن وجود ندارد.
اگرچه مقبرهٔ زینالبیگ ازلحاظ ظاهری شباهتهایی با مقبرهٔ سلطان محمد چلبی[2] دارد، اما با مشاهدهٔ تصاویر قدیمی میتوان دریافت بنا در ابتدا با آجر تزیین شده و نمای اصلی هیچ شباهتی با آرامگاه زینالبیگ ندارد. مقبرهٔ سبز (Yesil Tberbe) بین سالهای ۱۴۲۱ تا ۱۴۲۵ ساخته شده و «علی بنحاجیاحمد تبریزی، محمد مجنون و استادان تبریزی» روی کتیبهٔ آن نوشته شده است. باوجودآنکه در این کتیبه از علی بنالیاس که با تیمور پس از نبرد آنکارا به سمرقند رفته بود و پس از درگذشت تیمور با تجربهٔ خوبی در کاشیکاری به بورسا بازگشت و پس از آن، وی شروع به کاشیکاری در آنجا کرد نام برده شده است. باتوجهبه استادکاران و معماران مقبره و رعایت تکنیکهای مورد استفاده در کاشیکاری، میتوان گفت مقبرهٔ سبز توسط هیچیک از معماران آناتولی ساخته نشده است. به نظر میرسد این مقبره بهعنوان سمبل قدرت و شجاعت تیمور بعد از نبرد آنکارا ساخته شده باشد. به هر روی، سبک معماری و تکنیکهای استفادهشده در این مقبره در معماری عثمانی رایج نبوده است، بلکه بهعنوان تنها معماری خارجی و سنت غیرعثمانی باقی مانده است. (شکل ۴)
شکل ۴ و ۵. چپ، مقبرهٔ سبز (Yesil Tberbe)، بورسا، ترکیه [5]، راست، (عکس از اشکان منصوری)
مقبرهٔ زینالبیگ نیم قرن پس از مقبرهٔ سبز ساخته شده و نمونهٔ مجرد دیگری است که می توان ریشههای آن را در معماری خارج از آناتولی کشف کرد. اوزونحسن پس از نبرد اوتلوقبلی به تبریز بازگشت و پایتخت خود را به آنجا منتقل كرد. ازآنجاکه اوزونحسن مقبرههایی برای شاهزادهٔ خود «زینالبیگ» ساخته است و باتوجهبه معماری پیرحسن که مشابه معماری تیموریان در تبریز و آذربایجان است [3]، به نظر میرسد که پیرحسن از سوی اوزونحسن از تبریز به حصنکیف برای ساختن مقبره فرستاده شده باشد و این فرضیه میتواند با دیگر نمونههای مشابه شکلگرفته در آذربایجان اثبات شود.
در سال ۱۳۲۳، مقبرهٔ بردع در شهر بردع در جمهوری آذربایجان ساخته شد و در سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۸ مقبرهٔ جهانگودیخاتون با همان مشخصات معماری، مانند آرامگاه زینالبیگ در قرهباغلار، در جمهوری آذربایجان ساخته شد. (شکل ۵) مقبرهٔ شیخ صفیالدین در سال ۱۳۳۵ در اردبیل ساخته شده و نمونهٔ مشابه با آرامگاه زینالبیگ ازنظر شکل استوانهای، گنبد و تزیینات نماست. (شکل ۶) همچنین مقبرهٔ شیخ حیدر یکی از نوادگان شیخ صفیالدین در سال ۱۳۳۰ در مشگینشهر ساخته شد که اگرچه ازنظر مقیاس بزرگتر از مقبرهٔ زینالبیگ است، اما نمونهٔ دیگری از فرم استوانهای، شکل گنبدی، آجرکاری و کتیبههای کوفی در نمای آن به کار رفته است. (شکل ۷)
شکل ۶. مقبرهٔ بردع، بردع، آذربایجان [15]
شکل۷. مقبرهٔ شیخ صفیالدین، اردبیل، ایران [15]
شکل ۸. مقبرهٔ شیخ حیدر، مشگینشهر، ایران
شکل ۹. مقبرهٔ گودیخاتون، قرهباغلار، آذربایجان ( https://en.wikipedia.org/) (افزودهشده توسط مترجم)
شکل ۱۲. گوی گنبذ، ورزقان، ایران (https://blogram.me/) (افزودهشده توسط مترجم)
باتوجهبه زمان ساخت این نمونههای معماری سنتی منطقهٔ آذربایجان که در دورهای یکسان ساخته شدهاند، به نظر میرسد که میتوانند ریشههای معماری آرامگاه زینالبیگ را نیز نشان دهند. بنابراین میتوان پرسید: چه چیز باعث شده است که مقبرهٔ زینالبیگ بهعنوان نمونهای بینظیر از معماری ایرانی در فلات آناتولی قرار بگیرد؟
نتیجه
واضح است که مصالح محلی، تکنیکها و معماران بومی در ساخت مقبره به کار گرفته نمیشوند و به سبکی کاملاً غیربومی در این منطقه ساخته شده است. پس از نبرد اوتلوقبلی، مرکز امپراتوری آققویونلو به تبریز منتقل شد. اوزونحسن ادعاهای سیاسی خود را در آناتولی کنار گذاشت و آققویونلو را به یک دولت ایرانی تبدیل کرد. بنابراین میتوان گفت که دولت آققویونلو با مرکزیت در آذربایجان، مقبرهٔ زینالبیگ را بهعنوان ساختمان دولتی در منطقهای به دور از تأثیر قدرت خود ساخته است که نمایانگر سبک معماری آققویونلو است. این اقدام دولت آققویونلو مانند علاقهٔ امپراتوران روم برای ساختن بناهایی با خصوصیات معماری رومی برای ایجاد هماهنگی در سرتاسر قلمروی خود است. همچنین امپراتوری عثمانی نیز مانند امپراتوری روم برای نشاندادن اقتدار و تأثیرگذاریاش در همهٔ زمینههای حوزهٔ امپراتوری عثمانی شروع به ساختن بناهایی با سبک معماری عثمانی کرد. سرانجام میتوان نتیجه گرفت؛ آرامگاه زینالبیگ نماد معماری آققویونلو، دولتی ایرانی در فلات آناتولی است؛ بنایی که با تمام ویژگی های آن بهعنوان ساختمان ایرانی، از جایگاه ویژهای در معماری آناتولی برخوردار است.
منابع
[1] Andican, A. Osmanl’dan Günümüze Türkiye ve Orta Asya Doğan Kitapçlk, Istanbul, 2009. (In
Turkish)
[2] Aslanapa, O. Türk Sanat, İstanbul, 2007. (In Turkish)
[3] Blair, S., Bloom, J. The Art and Architecture of Islam, 1250-1800, the Yale University Press,
Pelican History of Art Series, 1996.
[4] Erdem, I. “Ak-Koyun lu Kaynaklarna Göre Otlukbeli (Başkent) Savaş”, A.Ü. OTAM Dergisi, S.4,
Ankara, 1993. (In Turkish)
[5] Gasco, G. Bruno Taut and The Program For The Protection of Monuments in Turkey (1937-
38)/Three Case Studies: Ankara, Edirne and Bursa, METU Journal of The Faculty of Architecture,
Volume 27 – No 2, p.15-36, Ankara, 2010 .
[6] Hillenbrand, R. Islamic architecture: form, function and meaning, Edinburgh: Edinburgh University
Press, 1994.
[7] Hinz, W. Uzun Hasan ve Şeyh Cüneyd, Ankara, 1992. (In Turkish)
[8] Kiyani, M.Y. Memari-i Iran dar Doreh Islami [Iranian architecture in Islamic period], SAMT, Tehran,
- (In Farsi)
[9] Pirnia, M. K. Sabk Shenasi Memari Irani [Study of styles in Iranian architecture], Soroush Press,
Tehran, 2005. (In Farsi)
[10] Pope, A. U. Introducing Persian Architecture, Tehran: Soroush Press, 1969.
[11] Sönmez, Z. Başlangcndan 16. Yüzyla Kadar Anadolu Türk-İslam Mimarisinde Sanatçlar,
Ankara, 1995. (In Turkish)
[12] Sözen, M. Anadolu’da Akkoyunlu Mimarisi, Istanbul, 1981. (In Turkish)
[13] Sümer, F. Safevi Devletinin Kuruluşunda Türkmen Aşiretlerinin Rolü, Ankara, 1999. (In Turkish)
[14] Uzunçarşl, İ.H. Anadolu Beylikleri ve Akkoyunlu, Karakoyunlu Devletleri, Ankara, 2003. (In
Turkish)
[15] http://archnet.org (15/01/2012)
- Mansouri, Ashkan. Cağhan keskin, Mustafa. Zeynel Bey Tomb: The uniqe Persian Tomb in Anatolia, Archi-Cultural Translations through the Silk Road, 2nd International Conference, Mukogawa Women’s Univ., Nishinomiya, Japan, July 14-16, 2012
۲. از سلاطین عثمانی که مقبرهٔ او در شهر بورسا قرار دارد. ازآنجاکه این مقبره با کاشیهای سبز تزیین شده، به «آرامگاه سبز» معروف شده است.