خانهی لرزاده، معماریِ مدرن به روایت معماری سنتی
حسین لرزاده فرزند محمد ابن اسماعیل معمار، فردی است که به واسطهی ساخت مساجد گوناگون و شرکت در ساخت بناهایی چون کاخ مرمر و آرامگاه فردوسی به عنوان استادکار هنرهای تزیینی و معماری سنتی شناخته میشود. لرزاده را از جملهی آخرین نسل معماران سنتی میدانند که در نهایت با گسترش آموزش عالی به شیوه نوین در ایران به دست فراموشی سپرده شدند. میزان شهرت لرزاده به عنوان سازنده مسجد باعث شده کمتر به دیگر آثار او پرداخته شود. آثاری درخور توجه که میتواند روایتی متفاوت را از آنچه تاکنون دربارهی لرزاده گفته شده شکل بدهد. خانهی لرزاده و چند اثر دیگر چهرهی متفاوتی از این معمار را نشان میدهند.
خانهی لرزاده، عکس از نگارنده
اگر بپذیریم خانهی شخصی و خانوادگی یک معمار میتواند بازتابی از سلیقه و اعتقاد شخصی وی در معماری باشد و ساختن خانهای برای خود و نزدیکانش همچون کاری که ونتوری در خانهی مادرش میکند، بیانگر مانیفست طراح در معماری باشد، خانهی لرزاده نشانگر وجه دیگری از نگاه او به معماری است. لرزاده اوایل دهه 1330 هجری شمسی و در دهه چهارم زندگی خود دست به طراحی خانهی شخصی خود و چند خانه برای اطرافیان و نزدیکانش میزند. موقعیت این خانه که امروزه به خانه موزهی معمار لرزاده تبدیل شده در خیابان شریعتی، مابین خیابانهای طالقانی و بهارشیراز است. محلهای که عمدهی گسترش آن در همان سالها است. خانهی لرزاده خانهای ویلایی است. خانه از چهار طرف باز است و در چهار طبقه (دو طبقه اصلی، دو طبقه با مساحتی کمتر و زیرزمینی شامل قسمتی برای استفاده در تابستان و قسمتی به عنوان آبانبار یا سرداب) با نمایی آجری همراه با بازشوهایی چوبی و سایهبان های بتنی سفیدرنگ، دو ایوان در طبقه دوم و در حجمی با ترکیببندی رایج میان معماران نوگرای آن دوره ساخته شده است. همکاری با لئون تادوسیان در ساخت کاخ مرمر و کریم طاهرزاده بهزاد در مقبره فردوسی احتمالا دریچهای برای آشنایی لرزاده با معماری نوگرای آن روز بود که متأثر از جنبش آرتنوو و پره مدرن بودهاند. اما خانهی شخصیاش با توجه به ترکیب و مصالح آن بیش از هر معماری به آثار پل آبکار شباهت دارد که اتفاقاً اواخر دهه 1320 و اوایل دهه سی شمسی دوران اوج کاری او است.
شکستگیهای ورودی، پنجره های پلکان و جزئیات هواکش خانهی لرزاده، عکسها از نگارنده
برخلاف انتظار از لرزاده در مقام استاد هنرهای تزیینی و معماری سنتی در این خانه کمتر نشانی از ویژگیهای معماری سنتی چه در طرح کلی و چه در تزیینات دیده میشود. لرزاده در کتاب ماجرای معماری سنتی ایران خاطرهای از ساخت این خانه ذکر کرده که در آن از خواستش برای ساخت یک آپارتمان گفتهاست. پلکان ورودی خانه همچون معماران دوران تحول، بیرون زده از حجم اصلی با حفاظی کاملا ساده اجرا شده، حفاظی که عینا در ایوان بالای ورودی تکرار میشود. پنجرههای دایره شکل استفاده شده در قسمت های مختلف نیز از دیگر عناصر رایج در معماری آن دوره است. سایر پنجرهها کاملا ساده و بدون استفاده از شیشه رنگی ساخته شدهاند. تنها جایی که معمار در نما از شیشههای رنگی استفاده کرده، شیشههای نورگیر پلکان دسترسی طبقات است که آن نیز در شکل مربع و به دور از گرهچینیهای رایج معماری سنتی است. استفاده از دیتیلها و جزئیات اجرایی از دیگر نشانههای روح مدرن خانه است. شکستگیهای دیوار کنار پله ورودی، جزئیات هواکشهای تعبیه شده در طبقه دوم و سایر قسمتهای نما مشابه جزئیات رایج در آثار معماران نوگرای آن دوره است. این روحیهی مدرن در فضای داخلی خانه: دکورهای ثابت چوبی، جزئیات اجرایی کمدها و دکوراسیون ثابت دیوارها و تقسیم بندی فضاها نیز دیده میشود. به جز دو گچ کاری کوچک بر روی دیوار سالن تنها تزیین سنتی خانه گرهچینی دایره شکل با شیشههای رنگی است که آن نیز برای خانه طراحی نشده بود و سال ساخت آن 1359 ه. ق (1319 ه. ش) است و تنها معمار با ابتکار آن را در طبقه همکف و مابین فضای ورودی و سالن پذیرایی جاسازی کرده است. کفپوش خانه هم با موزاییکهای سادهی آبی و قرمز و سفید و در طرحی ساده ساخته شده است. از دیگر فضاهای قابل توجه خانه میتوان به فضای ذوزنقه شکل بیرون زده از حجم اصلی با سقفی شیروانی در طبقه دوم اشاره کرد که از خلاقیتهای خاص لرزاده بوده و در معماری آن دوره تقریبا دیده نمیشود. این فضا که به دلیل بیرونزدگی حکم سایه بان پنجره زیر خود را دارد باعث شده معمار در اقدامی کاملا کارکرد محور از اجرای سایهبان غیر ضروری آن پنجره صرف نظر کرده و به کارکرد حجم بیرون زده اکتفا کند.
دکوراسیون ثابت دیوار، گرهچینی و گفپوش خانهی لرزاده، عکسها از نگارنده
آنچه بیش از هر چیزی باعث میشود خانه لرزاده روحی مدرن داشته باشد شفافیت قابل توجه خانه، پنجرههای پرشمار آن و از همه مهمتر فضای کاملا شفاف و سرتاسر پنجرهی طبقهی سوم است. این فضا ظاهراً برای گلخانه طراحی شده اما علاوه بر این کارکرد، فضای دسترسی چندین اتاق در این طبقه و همچنین راه دسترسی به بام مقابل و اتاق طبقه چهارم است. فضایی که حتی از آثار معماران نوگرای همنسل لرزاده همچون پل آبکار، وارطان هوانسیان و علی صادق (که همگی از تحصیلکننندگان خارج از ایران و آشنا با معماری مدرن اولیه بودند.) پیشروتر بوده و به معماری مدرن نزدیکتر باشد و شاید نمونهی مشابه آن را تنها بتوان در چند نمونهی محدود از ویلاهای بزرگ آن معماران یافت. روحیه مدرن لرزاده در خانهی شخصی خود از شفافیت نیز فراتر رفته و به استفاده از تکنیک نیز انجامیدهاست. لرزاده در این خانه فضایی برای بالابر غذا طراحی کرده تا انتقال آن به طبقات بالا به سادگی صورت پذیرد. این معمار حتی در خانهی خود فضایی مخفی در کف یکی از اتاقهای طبقه دوم تعبیه کردهاست.
تصویر بالا: پانورامای فضای اصلی طبقه سوم، تصاویر پایین: فضای بالابر غذا و دریچه فضای مخفی، عکسها از نگارنده
اگر گرایش به نوگرایی لرزاده محدود به این خانه بود، میشد آن را تنها تجربه و آزمونی محض تفنن دانست. اما خانهی شخصی بودن آن و همچنین چند نمونه دیگر از آثار او نشان از تمایلات جدی او به این معماری دارد. در همسایگی خانهی لرزاده چند خانه دیگر با مشخصاتی شبیه به این خانه وجود دارد که معمار برای بستگان خود ساخته است. همچنین مدرسه ای در مقابل خانه قرار دارد که اگرچه سندی بر دست داشتن وی در ساخت آن هماکنون در دسترس نیست اما به استشهاد ساکنین قدیم آن محل شباهتهای بسیاری با فضای این خانه داشته و احتمال طراحی آن توسط لرزاده وجود دارد. آخرین اثری که لرزاده طراحی کرده نیز تغییر گرایش او در طول حیات حرفهای و تا حدی گرایشش به معماری مدرن را بیان میکند، سردر کارخانهی تکنو آجر. معماری که در جوانی سازندهی سردر بانک شاهی (بازرگانی، تجارت فعلی) در میدان توپخانه بود در آخرین اثر خود تغییرات درخور توجهی در طراحی داشته است. دیگر نشانی از کاشیکاری و تزیینات متعدد نیست. سردری است که از چارچوب معماری سنتی خارج شده و معماری ایرانی تنها منبع الهامی برای آن بوده است.
خانه ای با طراحی لرزاده و مدرسه مقابل خانهی لرزاده، عکس ها از نگارنده
سردر کارخانهی تکنوآجر اثر لرزاده، عکسها برگرفته از Google Maps
شاید اگر مساجد و بناهای مذهبی متعددی که لرزاده در ساخت آنها دست داشته نبودند این چنین نامش با معماری سنتی عجین نمیشد. طبیعی است معماری که آموزشی سنتی دیده، استاد هنرهای تزیینی است و روحیات مذهبی نیز داشته در معماری مساجد و بناهای مذهبی کاملاً در چارچوب معماری سنتی حرکت کند اما سایر آثار او، هر چند در برابر تعداد مساجدش اندک باشند، نشانگر تحول در نگاه او به طراحی و عدم مخالفتش با معماری مدرن را آشکار میکنند. فردی که در سربرگ فعالیت حرفهای اش خود را مشاور و ناظر امور فنی ساختمان معرفی میکند و نه یک استادکار هنرهای تزیینی و سنتی. معماری که میخواسته برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود، فرزندش را برای آموختن معماری به ایتالیا میفرستد و لوگوی شخصی خود را بدون کوچکترین اشارهای به نقوش سنتی طراحی میکند. در هنرهای تزیینی نیز خود را در چارچوب سنت نگاه نداشته و دست به نوآوریهایی میزند که پیش از او رواج چندانی نداشته است. گره هندسی ده در هشت ضلعی منتظم که خروج از قواعد مشخص و برخال گونهی نقوش هندسی ایرانی است و نوآوری کممانندی در آن است نشان میدهد حسین لرزاده حتی در هنرهای سنتی نیز گرایش به نوآوری داشته و صرفا تکرارکنندهی سنت پیشینیان نبوده است.
سربرگ فعالیت حرفهای حسین لرزاده همراه با لوگوی شخصی معمار
گره هندسی ده در هشت ظلعی منتظم اثر لرزاده