امروزه دیسیپلین معماری را به بخشهای مختلفی چون گفتمان (تئوری، تاریخ و نقد)، تربیت معمار، حرفه و پژوهش تقسیم میکنند که هر یک از آنها چندین زیرمجموعه دارد. به احتمال زیاد تربیت معمار گستردهترین بخش این نظام است. سالانه انبوهی از دانشجویان و علاقهمندان به دانشگاهها و مدارس مختلف رفته تا تعلیم معماری ببینند و همین تعلیم معماری بهعنوان یکی از کهنترین بخشهای دیسیپلین، سرآغازی است برای قدیمیترین کتاب معماری که امروزه در دسترس است: «ده کتاب ویتروویوس».
ویتروویوس کتاب معماری (DE Architectura) خود، که اکنون با نام «ده کتاب معماری» شناخته میشود را در حوالی نیمۀ اول قرن نخست پیش از میلاد در ده بخش به نگارش درآورد. مشهورترین عبارتی که از این کتاب در گفتمان معماری حال جهان رایج است، سه اصل ایستایی، کارایی و زیبایی است. این سه اصل همان طور که مترجم کتاب به زبان پارسی، ریما فیاض، در مقدمۀ خود بر کتاب توضیح داده، در کتاب به این صورت ضبط نشده و این سه اصل با این واژگان حاصل برداشت هِنری واتون در قرن هفده میلادی از عبارات کتاب است. اما ویتروویوس در کتاب به بسیاری از زمینههایی که امروزه نیز از مباحث مهم و جاری معماری هستند، اشاره کرده و نشان میدهد معماری از آغاز با چنین مسائلی روبهرو بوده است و زمینههای گوناگون معماری به تازگی حادث نشده و قدیمیاند. این نوشته به مسائل مشترک معماری امروز و دوران ویتروویوس با توجه به اثر او میپردازد.
نویسنده، کتاب اول را با فصلی پیرامون تعلیم معمار آغاز کرده، از همان ابتدا دربارۀ اهمیت علم در کنار عمل و مهارت سخن میگوید. وی تبحر در کار با قلم، هندسه، تاریخ، فلسفه ]فیزیک و متافیزیک[، درک موسیقی ]که با توجه به کتاب پنجم شامل علم آکوستیک نیز میشود[، اندکی طب، دانستن قانون و نجوم را بر معمار واجب میداند. اگر از نجوم صرفنظر کنیم، تمامی مهارتهای در نظر ویتروویوس که برای معماران آن دوران ضروری بوده، امروز نیز ضروری هستند. ویتروویوس مطالعۀ تاریخ را جهت فهم معنای معماری، مطالعۀ علم طبیعت را برای شناخت مسائل مربوط به آب و جریان هوا و همچنین دانش تشخیص کیفیت اقلیم را از زمینههای تعلیم معماران میداند. اهمیت اقلیم برای او به حدی بوده که کتاب ششم را با فصلی با نام «دربارۀ اقلیم بهعنوان (عامل) تعیینکننده در ساخت خانهها» آغاز میکند و در آن به تفصیل دربارۀ نقش اقلیم، تفاوتهای اقلیمی مناطق مختلف چون مصر و اسپانیا و تفاوت ساخت خانه در شمال و جنوب ایتالیا به دلایل اقلیم متفاوت سخن میگوید و معتقد است که خانهها باید با توجه به مسیر خورشید و اقلیم ساخته شوند.
فصل دوم از کتاب اول به اصول بنیادین معماری اختصاص یافته است. ویتروویوس در این فصل معماری را وابسته به مسائلی چون هماهنگی، تناسب، شایایی، اقتصاد و… دانسته، سپس شرح مختصری از آنها میدهد. در همین فصل به مسائل دیگری چون سبک و قواعد ساخت نیز اشاره کرده است، آنجا که به صراحت بیان میکند: «شایایی کمال (در) سبک است، آنگاه که اثری طبق قواعد مصوب با قدرت ساخته شود» و شایایی را ناشی از عرف و علل طبیعی میداند. نکتۀ جالبتوجه مطالبی است که او در رابطه با اقتصاد بیان میکند؛ مدیریت مناسب مصالح و زمین و همچنین ساخت بنا متناسب با میزان ثروت کارفرما. در جایی دیگر سخن از راهکارهای کاهش هزینۀ ساخت گفته، در مقدمۀ کتاب دهم برآورد هزینههای ساخت را برعهدۀ معمار میداند و حتی نشان میدهد در آن روزگار نیز اشتباه برآورد هزینهها باعث پیگیری قضایی معمار میشده است. امروزه اکثر معماران از نقشه، نما و پرسپکتیو برای نمایش معماری استفاده میکنند، امری که ویتروویوس در فصل دوم از کتاب اول به آن اشاره کرده است. بخش عمدهای از کتاب دوم و هفتم نیز خواننده را با مصالح آشنا میکند.
ویتروویوس در فصل سوم از کتاب اول در باب شعبات معماری سخن گفته است. وی ساختمانها را به دو نوع عمومی و خصوصی تقسیم کرده، سپس معماری بناهای عمومی را به سه دستۀ دفاعی، مذهبی و عامالمنفعه همچون بندر، بازار، حمام، تئاتر و… تقسیم میکند. همچنین در فصل هفتم همین کتاب از اهمیت مکانیابی فضاهای عمومی همچون فرومها سخن میگوید. در مورد خانهها، پیدایش آنها و مصالح مرتبط با آنها نیز در فصل اول کتاب دوم توضیحاتی داده شده است. بهطورکلی مسکن از مسائلی است که ویتروویوس در قسمتهای مختلف اثر خود به اقتضای موضوع در مورد آن سخن گفته است. حتی در فصل هشتم از کتاب دوم به نیاز افزایش مسکن اشاره میکند و ساخت بناهای چندطبقه را راهحلی برای برونرفت از این مشکل میداند.
امروزه مقالات و نوشتههای گستردهای در مورد اهمیت فضای عمومی و ایجاد فضای تعامل در شهر نوشته میشود. این مبحث نیز مسئلهای تازه نیست و در روزگار ویتروویوس نیز حائز اهمیت بسیار بوده است. اهمیت فضای عمومی در آن روزگار به قدری بوده که کتاب پنجم به طراحی آن اختصاص یافته است و نویسنده نکاتی در مورد انواع آن از فروم و بازیلیکا تا تئاتر و حمام و بندر بیان میکند. کتابهای سه و چهار نیز طراحی بناهای عمومی مذهبی را شرح میدهند. یکی از مهمترین نکاتی که در این کتاب به آن برمیخوریم، تاریخ معماری است. ویتروویوس در این کتاب علاوه بر بیان ویژگیهای بناهای رومی به نوع یونانی آنها نیز پرداخته، مطالبی را از تاریخ معماری یونان بیان میکند. تاریخ معماری برای او امری حائز اهمیت بوده و در بسیاری از بخشهای کتاب عملاً دست به تاریخپژوهی زده است و بناها و گونههای آنها را در تاریخ بررسی و ریشهیابی کرده است.
پارسیها (از نسخۀ ویتروویوس مربوط به فراجیو کوندو، 1511)
در خلال بررسی تفاوتهای معماری یونان و روم، ویتروویوس یکی از مسائلی که امروزه نیز از مسائل مهم و مطرح معماری است را مطرح میکند: زمینه و فرهنگ. برای مثال در فصل اول کتاب پنجم به تفاوت طراحی فرومها در یونان اشاره میکند و معتقد است فرومها در روم نمیتوانند از روش یونانی پیروی کنند و باید مطابق شرایط اجرای مراسم در فروم شهرهای ایتالیا ساخته شوند. در فصل اول کتاب ششم نیز به صراحت اعتقاد خود مبنی بر ساخت خانهها را مطابق با صفات ویژۀ ملل و نژادها بیان میکند.
ده کتاب تنها کتاب و ویتروویوس تنها نویسندۀ مرتبط با معماری در زمان خود نبوده است، واقعیتی که خود نیز به آن اعتراف کرده است. همچنین این کتاب قدیمیترین سند در ارتباط با معماری نیست. آنچه ده کتاب معماری را بسیار بسیار پراهمیت میکند، آن است که این اثر نشان میدهد نوشتن دربارۀ معماری تا چه حد پیشینه دارد. ویتروویوس در مقدمۀ چند کتاب به چالشهایی که پیش روی خود هنگام نوشتن این اثر داشته، اشاره کرده است و در مقدمۀ کتاب پنجم یادآوری میکند:
نوشتن دربارۀ معماری مثل (نوشتن درباره) تاریخ یا شعر نیست. تاریخ در ذات خویش برای خواننده جذاب است … شعر خاطر خواننده را شاد میسازد … اما این موضوع در مورد رسالههای معماری مصداق ندارد، زیرا اصطلاحاتی که از نیازهای خاص هنر نشأت میگیرند، به علت تفاوتی که در زبان بیان موجود است، ابهام در اندیشهها را دامن میزنند.
پینوشت:
– منبع تصویر و نقلقولها همگی از ترجمۀ فارسی کتاب با برگردان ریما فیاض منتشرشده توسط انتشارات دانشگاه هنر است.