عرصه‌ای آزاد برای اندیشیدن دربارهٔ معماری ایران

فیلیپ جانسون در نصفِ جهان

پژوهش پیرامون نسبت مدرنیته و معماری و شهرسازی در اصفهان معاصر، حوزه‌ای مطالعاتی است که در جریان نوپای تاریخ‌نگاری میراث معماری و شهری مدرن و معاصر ایران، سهمی ناچیز دارد. به‌جز میراث صنعتی شهر و به‌طور خاص، صنایع نساجی که اصفهان را روزی در ایران و جهان به «منچستر شرق» شهره ساخته بود1 ، دیگر ابنیه و طرح‌ها یا بررسی نشده یا صرفاً به مرور نامشان، بسنده شده است؛ این مسئله در حالی است که حتی در مورد میراث صنعتی شهر نیز، فعالیت‌ها تاکنون مستندنگارانه بوده و فقدان تحقیقاتی در ادامۀ کوشش‌های پیشینیان، با برخورداری از یک نگاه تحلیلی برای پژوهش پیرامون ما تقدم و ما تأخر این ابنیه و تأثیر و تأثراتشان، بسیار احساس می‌شود. اصفهان، چون گذشتۀ خود و جایگاه مهمی که در ادوار مختلف تاریخ ایران داشته است، در فرایند نو پردازی ایران نیز سهمی بسزا داشته و تجاربی منحصربه‌فرد برای ارائه دارد؛ صحبت‌هایی که یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های طرح‌شده درون آن‌ها، پرسش امروزین جامعۀ معماران، مرمتگران و شهرسازان در ایران، یعنی چگونگی جانمایی ساختارهای جدید و نو در هم‌جواری ابنیۀ تاریخی برای حفظ حیات شهری و امتداد جریان زندگی توأم با حفاظت از میراث گذشتگان، بوده است. سؤالی که اگرچه تا پیش از انقلاب جمهوری اسلامی، تلاش‌ها معطوف به یافتن پاسخ برای آن بود، نظیر نخستین دورۀ «کنگرۀ بین‌المللی معماری در ایران» که با پشتیبانی دربار و کوشش معماران و اساتید دانشگاه ایرانی، در سال 1349 ه.ش پای بزرگ‌ترین معماران جهان را به چهل‌ستون اصفهان کشاند، و نتایج قابل‌توجهی به همراه داشت امّا پس از انقلاب، با دخالت تندروی‌های سیاسی، به کناره رفت و کژ دار و مریز دنبال شد و آن را دوباره به یکی از دغدغه‌های حیاتی معماری و شهرسازی ایران بدل کرد.  نتایج کوشش‌ها برای یافتن این جواب، آثار فاخری را نیز در اصفهان پدید آورد؛ نظیر ساختمان «مجتمع مسکونی امین» که به روایتی توسط دفتر فیلیپ جانسون، معمار نامدار معاصر اهل ایالات‌متحدۀ آمریکا، در همسایگی پل تاریخی خواجو طراحی و خلق شد امّا مانند دیگر هم‌ردیفان خود، داستانشان ناگفته و ناشناخته است و در پس سایۀ سنگین توجهات به شاهکارهای معماری تاریخی اصفهان و تهران گرایی پژوهش‌های معاصر، به‌خوبی مستند نگاری نشده‌اند و  تجربه‌شان هنوز نزد محققان و متخصصان برای پاسخ به پرسش‌های امروز و عدم آزمون‌وخطای دوباره، بازخوانی نشده است.

مطالعه و تحقیق دربارۀ معماری و شهرسازی در ایران معاصر تازه است و قدمتی حدوداً سی‌ساله دارد. اگرچه در دورۀ پهلوی دوّم توجهات به این‌سو جلب می‌شود و برای نمونه، مداخلی در مطبوعات تخصصی آن زمان، مانند نشریۀ «هنر و معماری» به این مقوله اختصاص می‌یابد یا به ‌دستور دفتر مخصوص فرح پهلوی زیر نظر نادر خلیلی، معمار نام‌آشنای معاصر ایرانی، و باهمت کامران عدل، عکاس شهیر ایرانی، حرکتی برای مستند نگاری میراث معماری مدرن در ایران و چاپ کتاب آغاز می‌گردد2 امّا به دلیل انقلاب جمهوری اسلامی در ایران، پروژه ملغی می‌شود و تاریخ‌نگاری میراث معماری مدرن و معاصر ایران، شروع نشده و قوام نیافته، ناتمام می‌ماند. امّا با فاصلۀ قریب به یک دهه، بعدها در سال‌های آغازین دهۀ 1370 ه.ش و با انتشار مقاله‌هایی مستقل از سوی دانشوران و صاحب‌نظران این مسیر دوباره آغاز  می‌گردد. با تکوین حوزۀ مطالعات معماری و شهرسازی معاصر ایران  و شکل‌گیری دوره‌های مطالعات معماری ایران و دکترای معماری در دانشگاه‌های داخل کشور و تمرکز محققان و پژوهشگران ایرانی خارج از کشور بر این حوزه،  تاریخ‌نگاری میراث معماری مدرن و معاصر ایران گسترشی روزافزون می‌یابد  و به‌تدریج فراتر از مقاله‌ها و جستارنویسی‌ها، کتاب‌ها، پایان‌نامه‌ها و تک‌نگاری‌هایی در این حوزه خلق، نشست‌ها و رویدادهای علمی و دانشگاهی برگزار و ابنیه و  میراث باقی‌مانده از آن، با سهمی بیشتر در فهرست آثار ملّی ایران ثبت می‌شود 3. بااین‌حال و باوجود غنای به‌دست‌آمده، هنوز نقصان‌هایی بنیادی پیش رو وجود دارد؛ تهران‌محوری غالب این پژوهش‌ها و فعالیت‌ها و تعمیم یافته‌های ماحصل تحلیل‌های مبتنی بر پایتخت به‌تمامی شهرها و مناطق ایران  و  نادیده انگاشتن زمینه‌های نوپردازی کشور چه از بعد جغرافیایی و چه از بعد بازیگران دارای نقش سوای از تهران و دربار و حکومت مرکزی، دو مورد از مهم‌ترین اشکالات فعالیت‌های انجام‌شده تاکنون است که سبب شده تا تجربۀ دیگر شهرها و مناطق و نقش بازیگران داخلی و خارجی منهای حاکمیت، در نبود یک نگاه محلی توأمان با نگاهی ملّی و بین‌المللی، و سهم آن‌ها در نو پردازی معماری و شهرسازی ایران به‌درستی دیده نشده و مورد مداقه قرار نگیرد. اطلاعاتی بکر  که پژوهش بر روی آن‌ها معادلات را تغییر خواهد داد و بسیاری از یافته‌ها و تحلیل‌ها را دستخوش جابه‌جایی خواهد کرد. در این میان، در اصفهان، سایه‌اندازی عقبۀ پربار تاریخی شهر و معطوف شدن توجهات به شاهکارهای معماری آن‌هم غالباً از زمان صفویان، سوای از ممکن نساختن زمینۀ شناخت دیگر دوره‌های تاریخی و عدم پژوهش مدون بر آن‌ها و بی‌توجهی به بافت تاریخی شهر و دانه‌ها و آثار به‌جای مانده از دیگر ادوار، برخی باوجود قدمتی به درازای ایران پیش از اسلام و جایگاه و اهمیتی منحصربه‌فرد، سبب گشته تا با همراهی رویۀ پایتخت‌گرای مطالعات معماری و شهرسازی مدرن و معاصر ایران، میراث باقی‌مانده و سهم اصفهان از این بازۀ زمانی، ناشناخته باقی بماند.

اصفهان معاصر، داستان‌های ناگفتۀ بسیاری برای ارائه دارد؛ داستان‌هایی که هر یک ورای از درستی یا نادرستی جواب داده‌شده در زمان خود، پاسخی به چالشی در فرایند نو پردازی و نوگرایی کشور بوده است. اصفهان، در نگاه داخل و خارج از کشور شهری است با پیشینۀ تاریخی کهن و میراث برجای‌ماندۀ غنی که آوازۀ آن از حضور نخستین سیاحان در ایران در جهان پیچیده است و چنانچه رضا ابویی، مرمتگر و استاد دانشگاه، در خاطرات خود از سالیان تحصیل در انگلستان ذکر می‌کند، کم‌وبیش پیش می‌آید نام پایتخت ایران در خاطر کسی در محیط دانشگاه و فضای تخصص، نباشد امّا وصف اصفهان به گوش او رسیده است (ابویی، 1403، ص. 13 و 12). از طرف دیگر، توجّه خاص  به شهر در فرایند نوگرایی و نو پردازی دورۀ پهلوی توسط دربار و دیگر بازیگران داخلی و خارجی، در ابعاد مختلف نظامی، صنعتی، آموزشی و فرهنگی، نشانی از امتداد جایگاه مهم اصفهان  در ایران نو دارد. ازاین‌رو، یکی از سؤالات مهم جریان معماری و شهرسازی مدرن در ایران، اصفهان را محمل مناسبی برای یافتن پاسخ خود می‌یابد؛ چگونگی جانمایی ساختارهای جدید و نو در هم‌جواری ابنیۀ تاریخی برای حفظ حیات شهری و امتداد جریان زندگی توأم با حفاظت از میراث گذشتگان. پرسشی که پیش از انقلاب جمهوری اسلامی ایران و به کناره رفتن معماری و نگاهداشت میراث فرهنگی از متن به حاشیه، کوشش‌هایی قابل برای جواب دادن به آن انجام می‌گیرد. تلاش‌هایی که هم در پی حفاظت از میراث معماری و شهری برجای‌مانده، با اقداماتی نظیر ثبت شهر در فهرست میراث جهانی است و هم سعی دارد بتواند اصفهان را به موزۀ آثار تاریخی و شهری دست‌وبال بسته با تاریخ و عقبۀ خود بدل نکرده و در دورۀ معاصر نیز حیات و جایگاه آن در سرزمین را تداوم بخشد. در بعد نظری، برگزاری نخستین دورۀ «کنگرۀ بین‌المللی معماری در ایران» با پشتیبانی دربار و کوشش معماران و اساتید دانشگاه ایرانی، در سال 1349 ه.ش با حضور معماران صاحب‌نام ایران و جهان4 نظیر لویی کان5، باکمینیستر فولر6، فیلیپ ویل7، پال رودولف8، یوشی‌نوبو آشی‌هارا9 و لودویکو کورارونی8 (هیئت تحریریۀ نشریۀ هنر و معماری، 1349، ص. 93 – 92) و در بعد عملی، طراحی آثاری نوگرا با معماری برخوردار از توجّه به بستر و زمینه توسط معماران داخلی و خارجی، نمونه اقداماتی است که نتایجی قابل توجّه به همراه دارد. اعمالی که نه‌تنها جلوی برخی کژروی‌های هم‌دورۀ خود ناشی از شیفتگی محض به تکنولوژی و مصرف‌گرایی و تقلید آنچه در غرب اتفاق می‌افتد یا افتادن از آن سر طیف، می‌ایستد، بلکه سعی در تولید الگو و زایایی دوبارۀ معماری ایرانی منطبق با روح زمانه دارد. مسیری که پس از انقلاب، با آمیخته شدن به نزاع‌ها و پروپاگانداهای سیاسی و دخالت تندروی‌ها و تعصبات، متوقف شد و این پرسش را در ذهن معماران، مرمتگران و شهرسازان ایران و دستگاه حکومت دوباره برجای گذاشت؛ سؤالی که یافتن پاسخ آن همچنان دغدغه است امّا شیوۀ رسیدن به آن، گاه با پای گذاشتن بر جواب پیشینیان و راه‌رفته و شروع شدن همه‌چیز از نو، همراه شده است.

تصویر شمارۀ 1: پوستر نخستین کنگرۀ بین‌اللمللی معماری در ایران برگزارشده در شهریورماه 1349 ه.ش در شهر اصفهان – مأخذ: (هیئت تحریریۀ نشریۀ هنر و معماری، 1349، ص. 91)

تصویر شمارۀ 2:  تمبر یادبود نخستین کنگرۀ بین‌اللمللی معماری در ایران برگزارشده در شهریورماه 1349 ه.ش در شهر اصفهان – مأخذ: (URL 1)

تصویر شمارۀ 3 : عکس حضور اعضای انجمن معماران ایران در نخستین کنگرۀ بین‌اللمللی معماری در ایران  – مأخذ: (هیئت‌تحریریۀ نشریۀ هنرمعماری، 1394، ص. 10)

در جنوب شرقی پل تاریخی خواجو، ساختمان «مجتمع مسکونی امین» یکی از آثاری است که نتیجۀ اقدامات عملی برای یافتن پاسخ سؤال مذکور است. ساختمانی بر ساحل جنوبی رودخانۀ زاینده‌رود با فرمی موج‌وار به تبعیت از تغییر شکل رودخانه در این ناحیه و منظری رو به زاینده‌رود که در دو طبقه با بازشوها و بالکن‌های وسیع و با مصالح غالب آجر ساخته‌شده است. طراحی و اجرای این بنا را منتسب به دفتر فیلیپ جانسون11، معمار نامدار معاصر اهل ایالات‌متحدۀ آمریکا، می‌دانند. بررسی مقدماتی تاریخ‌نگاری‌های داخل و خارج از کشور در حوزۀ معماری مدرن و معاصر، هیچ اطلاعاتی از مجتمع مسکونی امین و انتساب آن به فیلیپ جانسون به ما نمی‌دهد و حتی این اثر را در شمار بناهای طراحی‌شده توسط وی نمی‌آورد امّا سید محمد بهشتی، معمار، سیاستمدار و استاد دانشگاه، دراین‌باره با ذکر خاطره‌ای به نقل از مرحوم باقر آیت‌الله زادۀ شیرازی، چهرۀ ماندگار معماری و مرمت ایران و استاد دانشگاه، می‌گوید:

«در ضلع جنوبی پل خواجو یک مجتمع مسکونی منحنی شکل وجود دارد. در دهۀ 1350 آقای امین، صاحب این ملک پرارزش که روبه‌روی زاینده‌رود واقع است، تصمیم گرفت یک مجتمع مسکونی در آن بسازد. معمار بر اساس ضوابط شهرداری برایش ساختمانی کرد؛ برای دریافت مجوز به شهرداری می‌رود ولی وی را به دلیل قرار گرفتن زمین در حریم پل خواجو به سازمان ملی حفاظت آثار و ابنیه تاریخی ارجاع می‌دهند. آن زمان مرحوم دکتر باقر شیرازی رئیس سازمان ملی حفاظت اصفهان بود. وقتی آقای امین نزد دکتر شیرازی می‌رود و نشانی و ماجرا را شرح می‌دهد دکتر شیرازی می‌گوید که ما مجوز نمی‌دهیم و او را رد می‌کند! مالک فکر می‌کند که دکتر شیرازی با معمار و طراح مشکل داشته است بنابراین کار را به معماری دیگر محول می‌کند. سپس دوباره نقشه را نزد دکتر شیرازی برده و می‌گوید که کار را به طراحی دیگر سپردم. دکتر شیرازی مجدداً وی را رد می‌کند. مالک از این موضوع بسیار دلخور شده و دلیل رفتار دکتر شیرازی را مشکلات شخصیتی تصور می‌کند. در سفری که به آمریکا می‌رود اتفاقاً با یک معمار مشهور آشنا می‌شود. مشکلش را با وی در میان می‌گذارد و او کار را قبول می‌کند. وقتی شرایط و محل را به وی می‌گوید معمار می‌پرسد زمین کجای اصفهان است؟ وقتی می‌شنود روبه‌روی پل خواجو است با تعجب از ضوابط حریم پرس‌وجو می‌کند. آقای امین که خبر از مفهوم ضوابط حریم نداشت موضوع را محول به استعلام از سازمان می‌کند و به ایران می‌آید. در بازگشت خدمت دکتر شیرازی می‌رسد و می‌گوید که من می‌خواهم کار را به یک معمار خارجی بسپارم اما ضوابط حریم سازمان شما چیست؟ دکتر شیرازی می‌پرسد معمار کیست؟ مالک می‌گوید فیلیپ جانسون. دکتری شیرازی پاسخ می‌دهد اگر معمار اوست، ما ضوابطی نداریم؛ هر ضوابطی که او بگوید ما قبول می‌کنیم. چرا دکتر شیرازی چنین پاسخی داد؟ زیرا فیلیپ جانسون اهلیت دارد و به ادب ورزی آشناست. وقتی مالک مراتب را به فیلیپ جانسون اطلاع می‌دهد او احساس مسئولیت سنگینی می‌کند و راهی اصفهان می‌شود تا موقعیت را از نزدیک بررسی کند. نتیجۀ آن سفر و کار، اکنون مجتمع مسکونی امین است که به‌سان یک جوان در برابر پیر فرزانه زانو زده است و محو تماشای اوست؛ مثل آینه‌ای در برابر پل خواجو» (قانعی و منشی، 1401، ص. 298 – 294)

بر اساس نقل‌قول بهشتی از خاطرۀ آیت‌الله زادۀ شیرازی، طراح بنا شخص فیلیپ جانسون بوده که حتی برای بازدید سایت و امور طراحی شخصاً از ایالات‌متحدۀ آمریکا به ایران و اصفهان سفر می‌کند.  روح‌الله مجتهدزاده، معمار و استاد دانشگاه، که در اواخر دهۀ 1370 و اوایل دهۀ 1380ه.ش و در دورۀ تحصیل کارشناسی‌ارشد پیوستۀ معماری دانشگاه هنر اصفهان دانشجوی مستقیم باقر آیت‌الله زادۀ شیرازی بوده و تاکنون جستارها و یادداشت‌های مختلفی در رثای وی و بیان خاطرات از کلاس‌های درس او، نوشته است12، نیز در گفت‌وگویی با نگارنده این نسبت را تأیید کرده امّا او به نقل از آیت‌الله زادۀ شیرازی و دیگر اساتید خود در دورۀ تحصیل از جمله دکتر عبدالله جبل‌عاملی و مهندس احمد منتظر، معمار مسئول پروژه را راج روال13، معمار معاصر صاحب‌نام اهل هندوستان، معرفی می‌کند که در آن زمان در دفتر فیلیپ جانسون مشغول کار بوده است و معتقد است طراحی مجتمع مسکونی امین زیر نظر جانسون و توسط او انجام‌گرفته است.

بازدید میدانی نگارنده و مصاحبه با نگهبان و یکی از ساکنان مجموعه نیز اطلاعات متفاوت دیگری دربارۀ این بنا پیش روی می‌گذارد. به روایت آن‌ها، این بنا توسط خانوادۀ امین و ورثۀ سید محمدعلی امین‌التجار، تاجر و ملاک نام‌آشنای اهل اصفهان، سرمایه‌گذاری و ساخته می‌شود؛ سید محمدعلی امین‌التجار که نام او با خانۀ تاریخی امین‌التجار14متعلق به او در محلۀ تاریخی کوی تل عاشقان و خیابان عبدالرزاق اصفهان و کمی آن‌طرف‌تر، خانۀ تاریخی معروف به خانۀ دکتر اعلم مربوط به برادر وی، گره‌خورده است. آن‌ها معماران و سازندگان بنا را خارجی و افرادی اهل آمریکا و آلمان معرفی می‌کنند که گمان می‌رود اگر ادعای صحیحی باشد، احتمالاً تیم طراح آمریکایی و بخشی از تیم ساخت و اجرا اهل آلمان و دقیق‌تر، آلمان غربی، با توجه به روابط سیاسی دورۀ پهلوی و حضور شرکت‌های خوش‌نام در امر ساخت‌وساز در آن منطقه نسبت به آلمان شرقی، بوده است. کاربری بنا امّا به روایت نگهبان سال‌خوردۀ مجتمع در ابتدای ساخت، هتل با حمایت مالی دفتر مخصوص فرح پهلوی ذکر می‌شود که حوض و منظرسازی آن تا لب ساحل زاینده‌رود ادامه داشته و بعدها با کشیدن خیابان ساحلی آبشار، تخریب می‌شود. او گواه این مسئله را، خاطرات کودکی خود از شنا در رودخانه و حوض محوطۀ هتل عنوان می‌کند. ادعایی که اگرچه رد کامل آن به دلیل ارتباط نگهبان با خانواده‌های قدیمی ساکن و دسترسی به نقشه‌های اولیۀ بنا میسر نیست امّا گمان می‌رود  اشتباه باشد و با توجّه به سن کم نگهبان در آن زمان، شاید بنایی دیگر احتمالاً هتل‌های واقع در ساحلی جنوبی حاشیۀ سی‌وسه‌پل را با مجتمع مسکونی امین اشتباه گرفته‌شده باشد؛ به‌خصوص که در خاطرۀ منسوب به آیت‌الله زادۀ شیرازی، کاربری بنا از همان ابتدا مجتمع مسکونی عنوان‌شده است. به روایت نگهبان، یک دفتر فنی با آرشیو کامل نقشه‌ها و اسناد بنا مربوط به دهۀ 1350 ه.ش متعلق به مدیریت مجتمع درون خود مجموعه وجود دارد امّا عدم تمایل ساکنان برای ورود به مجموعه و بازدید از دفتر فوق در ساختمان، داستان این بنا را با احتمال‌ها و شایدهای بسیاری همراه ساخته است؛ آن‌هم درحالی‌که بنا بر صحبت او، در طول سال مجتمع مسکونی امین شاهد بازدید افراد مختلف خارجی و داخلی بسیاری به‌ویژه با تخصص معماری است و جایگاهی شناخته‌شده دارد.

سوای از داستان طراح و معمار، بنا از بابت طراحی معماری نیز بسیار باکیفیت است و توانسته به‌خوبی به اصول معماری میان افزا پاسخ دهد. مجتمع در دو بلوک ساخته‌شده و معمار برای ایجاد تعادل در خط آسمان و هماهنگی با ساختمان‌های هم‌جوار، بلوک شمالی یعنی بلوک رو به رودخانه را کوتاه‌تر از بلوک جنوبی طراحی کرده است. طراح، با بهره‌گیری از فضای سبز میان دو بلوک، الگویی مشابه حیاط مرکزی در معماری ایرانی آفریده و با استفاده از تناسبات اقتباس‌شده از بناهای تاریخی، توانسته است به‌خوبی مسئلۀ هم‌نشینی با بافت تاریخی اطراف خود را حل نماید (قانعی و منشی، 1401، ص. 298). در کنار فرم منحنی بنا و ریتم افقی همخوان با بستر یعنی رودخانۀ زاینده‌رود، استفادۀ ستون‌نماهای نیم‌دایره در نما و بازشوها و بالکن‌ها در میانشان، ریتمی عمودی پدید آمده که هماهنگ با چینش دهانه‌های پل خواجو است؛ حرکتی که البته، با عدم رعایت فاصلۀ یکسان میان ستون‌نماها و اختلاف فاصله‌گذاری، تقارن معماری تاریخی شکسته و صورتی نو پدید آورده است. علاوه بر ویژگی‌های خود بنا، طراحی محوطه و نحوۀ جانمایی تودۀ آن نیز شایان توجه است. وقتی از پل خواجو به مجتمع مسکونی امین نگاه می‌شود، بنا در لایۀ سوم بصری در حاشیۀ زاینده‌رود دیده می‌شود؛ یعنی از روی پل، اوّل آب، دوّم، پوشش گیاهی ساحل رودخانه و سوّم، ساختمان دیده می‌شود (قانعی و منشی، 1401، ص. 299) و بدین طریق، حضوری ساکت در هم‌نشینی با خواجوی تاریخی ایفا می‌کند و رابطه‌اش با پل، چنان حاشیه بر متن است.

درنهایت، آنچه ضروری می‌نماید، کاوش و جست‌وجو برای نگارش داستان مجتمع مسکونی امین با مشارکت ساکنان و مالکان و دسترسی به آرشیو نمایش‌داده نشدۀ در اختیارشان، نظیر مساعدتی که توسط هیئت‌امنا و مدیران برگزیده از میان ساکنان در مجتمع‌های مسکونی شاخص و مشابه در شهر تهران نظیر شهرک اکباتان و مجموعه‌های آ. اس. پ، سامان و  پارک د پرنس اتفاق می‌افتد، است. اثری که اگر انتسابات معمار و طراح آن درست باشد، ردپای معماری مهم و نامدار جهانی در ایران به‌عنوان یکی از معدود حضورهای وی در آسیا و منطقۀ خاورمیانه است و نیاز است جای خالی آن در تاریخ‌نگاری‌های داخلی و خارجی پر شود. داستانی که در وهلۀ بعد، باید زمینه‌ساز ثبت بنا در فهرست‌های ملّی و بين‌المللی و حفاظت از آن به‌عنوان اثری مهم از جریان معماری مدرن و معاصر ایران و بازخوانی تجربۀ آن باهدف پاسخ به سؤالی باشد که معمار ایرانی، در تقلای جواب دادن به آن است. مسیری که در غایت خود، باید ختم به روایت ناگفته‌ها دربارۀ معماری و شهرسازی اصفهان معاصر و رفته‌رفته دیگر شهرها، برای تکمیل تاریخ‌نگاری این جریان و مطالعات معماری و شهرسازی مدرن و معاصر ایران کنار داستان‌های تهران شده تحلیل‌های قابل‌اتکا و نتیجه‌گیری‌های درست، برای حال و آینده، تولید کند.

تصویر شمارۀ 4: عکس هوایی بنای مجتمع مسکونی امین و نسبت جانمایی آن با پل تاریخی خواجو و رودخانۀ زاینده‌رود – مأخذ: (عکس هوایی مستخرج از پلتفرم گوگل مپ، Sep 22, 2024)

تصویر شمارۀ 5: نمایی از بلوک شمالی و روبه رودخانۀ زاینده‌رود بنای مجتمع مسکونی امین، سال 1401 ه.ش – مأخذ: نگارنده

تصویر شمارۀ 6: نمایی از بلوک شمالی و روبه رودخانۀ زاینده‌رود بنای مجتمع مسکونی امین، سال 1401 ه.ش – مأخذ: نگارنده

تصویر شمارۀ 7:  نمایی از بلوک جنوبی بنای مجتمع مسکونی امین از سمت بلوار ساحلی رودخانۀ زاینده‌رود، سال 1401 ه.ش – مأخذ: نگارنده

تصویر شمارۀ 8: نمایی از بلوک جنوبی بنای مجتمع مسکونی امین، سال 1401 ه.ش – مأخذ: نگارنده

تصویر شمارۀ 9: نمایی از  مسیر دسترسی به بلوک جنوبی بنای مجتمع مسکونی امین، سال 1401 ه.ش – مأخذ: نگارنده

تصویر شمارۀ 10: نمایی از بنای مجتمع مسکونی امین از سوی پل تاریخی خواجو، سال 1401 ه.ش – مأخذ: نگارنده

پی‌نوشت:

1- «منچستر شرق»، لقبی بود که در دورۀ پهلوی اوّل و به دلیل رونق صنعت نساجی اصفهان و تعدد کارخانه‌های مربوط به آن پیچیده شدن آوازه‌اش در داخل و خارج از کشور، از سوی مطبوعات بر شهر اصفهان گذاشته‌شده بود. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:

https://web.archive.org/web/20200929160446/https://www.kohanjournal.com/%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%8C-%D9%85%D9%86%DA%86%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D9%82/ / آخرین بازدید یک‌شنبه 1.مهرماه. 1403 ه.ش

2- این پروژه، به دستور شخص فرح پهلوی و حمایت مالی وی در دفتر مخصوص در دهۀ 1350 ه.ش تعریف می‌شود و قرار بوده است میراث معماری و شهری مدرن و معاصر ایران با تمرکز بر پروژه‌ها و طرح‌های دورۀ پهلوی، مستند نگاری شده و در قالب کتابی  در انتشارات تیمز آند هادسون (Thames & Hudson) انگلستان منتشر شود. متأسفانه پروژه، به دلیل وقوع انقلاب جمهوری اسلامی در ایران، ناتمام مانده و اسناد، تصاویر و اطلاعات گردآوری‌شده، سرقت و گم شده و از میان می‌رود. عکاس این مجموعه، کامران عدل، عکاس شهیر ایرانی، بوده که بنا بر عادت خود هنگام عکاسی دو نسخه تهیه می‌کرده و یک نسخه را در آرشیو خود بایگانی می‌کرده است. همین امر سبب گشته تا تصاویر مجموعه هنوز و در آرشیو شخصی وی موجود باشد. برای دسترسی پژوهشگران و عموم به این تصاویر، عدل قرار است به‌زودی تمامی آن‌ها را به همراه روایت پروژه، در قالب کتابی با هزینۀ شخصی خود و مستقل، منتشر کند. این اطلاعات برگرفته از بخشی از مصاحبۀ نگارنده در شهریورماه. 1403 ه.ش در شهر تهران با کامران عدل است که به‌زودی در قالب نوشتاری مجزا انتشار خواهد یافت.

3- قسمتی از اطلاعات این بخش، وام‌دار بررسی، تحلیل و آسیب‌شناسی مفصلی است که روح‌الله مجتهدزاده، کاوه رستم پور و امین مقصودی در بخش اوّل مقالۀ خود با عنوان «از ناصری تا اهواز؛ بازخوانی تجربۀ تجدد در یک شهر ایرانی عصر قاجار»، بر روی جریان تاریخ‌نگاری و مطالعات معماری و شهری مدرن و معاصر ایران تا اکنون، انجام داده‌اند. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:

– مجتهدزاده، روح‌الله، رستم‌پور، کاوه و مقصودی، امین (1402). از ناصری تا اهواز؛ بازخوانی تجربه تجدد در یک شهری ایرانی عصر قاجار. نشریۀ مطالعات معماری ایران، 12 (24)، 128 – 109.

4- برای اطلاعات بیشتر دربارۀ این کنگره، نگاه کنید به:

– هیئت تحریریۀ نشریۀ هنر و معماری (1349). نخستین کنگرۀ بین‌المللی معماری در ایران. نشریۀ هنر و معماری، 1(7 و 6)، 197 – 92.

– هیئت‌تحریریۀ نشریۀ هنرمعماری (1394). برگزاری اولین کنگرۀ بین‌المللی معماری جهان، اصفهان، 23 شهریور 1349. نشریۀ هنرمعماری، 1(36)، 15 – 10.

– مظفری، علی و وست‌بروک، نایجل (1401). گذشتۀ حیاتی؛ توسعه، معماری و شکل‌گيری میراث ایران (1350 – 1370). ترجمۀ وحید موسوی داور. تهران: نشر شیرازه. ص. 127 – 89.

5- Louis I. Kahn

6- R. Buckminster Fuller

7- Philip Will, Jr

8- Paul Rudolph

9- Youshinobu Ashihara

10- Ludovico Quaroni

11- Philip Johnson

12- این یادداشت‌ها و جستارها با محوریت خاطرات و رخدادهای دورۀ تحصیل کارشناسی ارشد پیوستۀ مجتهدزاده در رشتۀ معماری دانشگاه هنر اصفهان مربوط به اواخر دهۀ 1370 و اوایل دهۀ 1380 ه.ش، در پروفایل شخصی وی در وبگاه «آسمانه» منتشر شده و قابل‌مطالعه است. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:

https://asmaneh.com/authors/r.mojtahedzadeh/ / آخرین بازدید یک‌شنبه 1.مهرماه. 1403 ه.ش

13- Raj Rewal

14- این خانه، یکی از خانه‌های تاریخی مهم اصفهان مربوط به دورۀ قاجاریه است که سوای از ارزش معماری و قدمت، محل زندگی و پرورش خانوادۀ مشهور امین و مکان رخ دادن وقایع مهم و حضور افراد نامداری در تاریخ اصفهان دورۀ قاجار و پهلوی، بوده است. پس از متروک و خالی از سکنه شدن، در تعریض‌های مربوط به خیابان عبدالرزاق، سه جبهۀ جنوبی، شرقی و غربی و حیاط خانۀ امین‌التجار تخریب می‌شود و تنها بخش‌های شمالی و شاه‌نشین آن باقی می‌ماند. تزئینات پرکار و مفصل هر یک با تکنیک‌های خاص و منحصربه‌فرد در معماری و ادوات چوبی و یراق‌آلات به‌کاررفته و بهره‌گیری از مبلمان تاشو، از ویژگی‌های خاص معماری بخش‌های باقی‌مانده است. نمونۀ مشابه این خانه در مقیاس کوچک‌تر و کم‌کارتر، خانۀ برادر سید محمدعلی امین بافاصلۀ کمی در جانب شرقی خانه است که امروزه کامل پابرجاست و بانام «خانۀ دکتر اعلم» ثبت‌شده است و شناخته می‌شود. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به:

https://www.isna.ir/xdQjzb / / آخرین بازدید یک‌شنبه 1.مهرماه. 1403 ه.ش

https://www.isna.ir/ xdQMNH / / آخرین بازدید یک‌شنبه 1.مهرماه. 1403 ه.ش

 

____‌_

مآخذ:

– قانعی، محمدرضا، و منشی، سهند (1401). جوهرۀ مکان (پژوهشی در باب معماری کردن در اصفهان). تهران: مؤسسۀ تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری  «متن».

– ابویی، رضا (1403). اصفهان: بهشت ثانی. یزد: انتشارات علم نوین.

– هیئت تحریریۀ نشریۀ هنر و معماری (1349). نخستین کنگرۀ بین‌المللی معماری در ایران. نشریۀ هنر و معماری، 1(7 و 6)، 197 – 92.

– هیئت‌تحریریۀ نشریۀ هنرمعماری (1394). برگزاری اولین کنگرۀ بین‌المللی معماری جهان، اصفهان، 23 شهریور 1349. نشریۀ هنرمعماری، 1(36)، 15 – 10.

URL 1 – https://abtinstamp.com/product/1511-%DA%A9%D9%86%DA%AF%D8%B1%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-1349/#&gid=1&pid=1 / آخرین بازدید یک‌شنبه 1.مهرماه. 1403 ه.ش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یادداشت
شایسته ساسانی‌مقدم

شهر و هیاهو؛ تبیینِ جایگاهِ مکان‌مندی ،اختلاط فرهنگی و رویداد‌مداری در روند شهرسازی معاصر

شهرِ نور‌ و‌ رنگ، شهر مُهیج، شهر‌ِ جشنواره‌ها، شهر‌ِخلاق، شهر‌ِ کار‌آفرین، پایتختِ‌‌ فرهنگی و…تنها نمونه‌هایی از عناوین و استعاراتِ مصطلح در وصفِ اغلبِ شار و

ادامه مطلب