آیا عُمر مینیمالیسم به سر آمده است؟[1]
نوشته شده توسط دیما اِستوهی[2]؛ 27 می 2022.
خانهی نورم[3] / معمار آلِن کارل[4]. عکس از فلیکس میشُو[5].
زیباییشناسی بصریِ چند دههی گذشته را میتوان به عنوان طراحی با اصول و قواعد «تهیمندی»[6] تعریف کرد. بنا به گفتهی بعضی، با ترویج جریان مینیمالیسم (یا کمینهگرایی) که در عین حال که از محبوبیت جهانی برخوردار است به شدت نیز مورد نقد و نکوهش واقع شده، در هنر، سبک زندگی، مُد و فشن، یا طراحی صنعتی و طراحی داخلی، نیاز به حفظ چیزها در یک [مقدارِ] حداقلِ ساده وجود داشته است. مینیمالیسم، این مفهومِ فروکاستن چیزی به عناصر لازم و ضروری آن است. اما، چه کسی تصمیم میگیرد که چه چیزی ضرورت دارد، و چه کسی تصمیم میگیرد که چیزی خیلی زیاد است؟ جریانهای[7] معاصر، با این پرسشهای ذهنی، همراه با تغییرات بنیادی در مصرفگرایی و شیوهی زندگی افراد که در طول سالهای اخیر مشاهده شده، نشان دادند که مینیمالیسم ممکن است ماندگار شود، اما با یک چرخش (تغییر).
خانهی اولاریا[8] / NJ + همکاران معمار[9]. عکس از دنیلسون ماچادو[10]– استودیو MCA.
خانهی اولاریا / NJ + همکاران معمار. عکس از دنیلسون ماچادو- استودیو MCA.
مینیمالیسم جنبشی هنری است که پس از جنگ جهانی دوم شروع به شکلگیری کرد، و گمان میذرفت به عنوان واکنشی در مقابل مدرنیسم و اکسپرسیونیسم انتزاعی[11] در آن زمان شکل گرفت. هنرمندان، با ایجاد آنچه معتقد بودند باید «نابترین صورتِ زیبایی»[12] باشد، میخواستند از ویژگیها و مشخصههای عاطفی و بیانی این ژانرها، که احساس میکردند انحرافی از خود هنر بودند، فاصله بگیرند. اصطلاح مینیمالیسم که در هنرهای تجسمی، موسیقی، و طرحهای صنعتی دههی 1960 بسیار مشاهده شده، غالباً به چیزی اشاره دارد که به ملزومات آن تجزیه شده، و هر نوع تزئینات کنار گذاشته شده است. هنرمندان و مجسمهسازانی مانند فرانک استلا[13]، رابرت موریس[14]، دونالد جاد[15] و کارل آندره[16]، به عنوان تنی چند از هنرمندان این سبک، شروع به حرکت به سمت تجرید هندسی[17]، و کاوش و بررسی آن از طریق رسانههای[18] مختلف کردند. در آن سوی اقیانوس اطلس، رویکرد اروپایی به مینیمالیسم، در آثاری از هنرمندان وابسته به باهاوس، جنبش داستیل، و جنبش کانستراکتیویست روسی مشاهده شده است.
خانهی کوشینو[19]، آشیا-شی[20] / ژاپن. عکس از کازونوری فوجیموتو[21].
در معماری، مینیمالیسم به عنوان فضا یا سازهای تعریف میشود که به پایهایترین عناصر و اجزایش تقلیل یافته است. این جنبش در اواخر دههی 1980 بین لندن و نیویورک به محبوبیت رسید، یعنی زمانی که صاحبان بوتیکهای مُد و فشن از معماران درخواست میکردند تا فضاهای نسبتاً خالی[22] طراحی کنند که از سطوح سفید رنگ، نورپردازی سرد[23]، و فضاهای خالی بدون مانع[24] با حداقل مقدار اشیاء و مبلمان، استفاده میکنند تا تمام توجهات را بر روی لباسها متمرکز سازند. گمان میرود که فلسفهی ذِن،[25] طراحی سنتی ژاپنی و جنبشهای باهاوس و داستیل منبع الهام مینیمالیسم بودهاند. عدهی دیگری مدعی هستند که مینیمالیسم همچنین واکنشی به ظهور صنعتیسازی[26] و زندگی متراکم شهری بود، که به مثابه نوشدارو و علاجی برای شلوغی و هیاهوی زندگی کلانشهری[27] عمل میکرد.
خانهی ایتس[28] / 2 بوکس دیزاین[29]. عکس از میل اسپیس و ورک پیپر پرس[30].
خانهی ایتس / 2 بوکس دیزاین. عکس از میل اسپیس و ورک پیپر پرس.
آپارتمانی در زوریناس[31] / گروه معماری هیما[32]. عکس از نوربرت توکاج[33].
یکی از عبارتهای کلیدی برای توصیف این سبک، عبارت «کمتر بیشتر است» منتسب به معمار معروف لودویگ میس وندروهه است. استفادهی داستیل از تجرید و سادگی، در ترکیب با استفادهی باهاوس از مصالح صنعتی و فرمهای تقلیلیافته، معماری مینیمالیست را تعریف میکنند. یافتن ارزش در فرمهای سادهی طبیعت نیز برای جنبش مینیمالیست بسیار مهم است. معماری مینیمالیست قادر است با فروکاستن و تقلیل طرح به عناصر و اجزای اصلیاش، و تمرکز بر روی فرم، نور، فضا، و متریال، از طریق سادگی به هماهنگی و هارمونی دست یابد و طبیعت و فضای داخی را با هم گرد آورد تا به تعادل و توازنی میان محیط و آنچه ساخت بشر است دست پیدا کند. چنانچه به عنوان نمونه، در بسیاری از پروژههای تادائو آندو مشاهده شده است. [البته] این بدین معنا نیست که فضا کاملاً بدون تزئینات طراحی میشود، بلکه به این معنی است که تمام عناصر و جزئیات فضا به میزانی تقلیل مییابند که دیگر نمیتوان هیچ چیز را، به منظور ارتقای طرح، کنار گذاشت.
پاویون کنفرانس ویترا[34]، ویلم راین[35] / آلمان. عکس از ویترا، توسط ریچارد برایانت[36].
با آغاز قرن بیست و یکم، مینیمالیسم به سرعت در همه جا حضور یافت؛ به حدی که به سبک زندگی آرمانی و مجلل تبدیل شد. فضاهای داخلی، طرحهای براق[37] و خطوط تمیز[38] را ارائه دادند تا حس سادگیِ بیزمان[39] و خوشسلیقگی[40] را منتقل کنند. سطوح، کاملاً عاری از درهمریختگی بود و سازماندهی و تمیزی اولویت داشت. رنگهای سفید و خنثی به عنوان [رنگهای] پایه استفاده میذشدند، اما با رنگمایهها و بافتهای مختلف تکمیل میذشدند تا مقداری ماهیت[41] [به فضا] اضافه کنند. طراحان، با الهام از طرحهای اسکاندیناوی، پرداختهای طبیعی مانند چوب و سنگ را با شکلهای هندسی ساده ترکیب کردند؛ یک پالت رنگی مونوکروم[42] (تکرنگ)، و عناصر کاربردی. کمی بعد، مینیمالیسم به یک نظم جهانیِ بیشتر زندگی کردن با کمتر[43] تبدیل شد – “مینیمالیسم، در یک فرهنگ مصرفگرا، همواره ترفندی نسبتاً ایدهآل بود”.
آپارتمانی در لارگو دو کارمو[44]، گروه معماری اُرورا[45]. عکس از دو مل اُ منوس[46].
اگرچه طراحی مینیمالیستی در میان طراحان به شدت محبوب بود، اما به خاطر بیش از حد سرد و «بیروح»[47] بودن، همواره شدیداً مورد انتقاد واقع میشد. بسیاری مینیمالیسم را به عنوان روشی برای خاموشکردن هیاهوی جهان خارج، و ورود به وضعیت تمکین و آرامش هنگامی که به خانههایشان وارد میشدند، مورد استفاده قرار دادند. با این وجود، برخی دیگر هیچ دلبستگی عاطفیای به این سبک احساس نمیکردند و شخصیت پرجنبوجوش و پرهیاهوی آنان را منعکس نمیساخت. اما در اواخر تابستان 2020، دنیا با تمایل به فضاهای داخلی طبیعی، سرزنده و التقاطی، سرانجام شروع به دیدن این تغییر بزرگ در «سفر زیباییشناسی»[48] مردم کرد؛ «جایی که اتاقها میتوانند سرشار از رنگ، چیزهای غیرعادی[49] [اما جالب و جذاب] و اشیایی باشند که با هم جور نیستند، و این مزیت است[50]».
استودیوی هنری اولینا[51] / اولینا ماکوسا[52]. عکس از آنه کاتِرین اِسکافونی[53].
بدیهی است که سبک همواره در حال تغییر است، و ترندها[54] (یا جریانهای) تازه و بازیابیشده[55] غالباً هر ساله معرفی میشوند. اما اعتقاد میرود که پاندمی [ِکرونا] یکی از کلیدیترین عوامل این تغییر باشد. در پی چند ماه در قرنطینهماندن، جای شگفتی نیست که مردم تمایل [و نیاز] شدیدی داشتند تا رنگهای گرمتری را به پالت رنگی خود بیفزایند و مقداری انرژی به فضا تزریق کنند. زندگی [با رنگهای] سیاه و سفید دیگر مطلوب نبود؛ مردم، خواهان گیاهان، بافتها، چاپها و لوازم تزئینیای بودند که شخصیت آنان را منعکس نماید. این پیشدرآمدی بر سبکهای جِپاندی (ژاپِندی)[56] و مدرنیسمِ ارگانیک[57] بود که عناصر سبکی را از طرحهای ژاپنی و اسکاندیناوی وام گرفته بود و آنها را با خواص و متریال طبیعی تکمیل کرده بود تا به یک طرح یکنواخت [و خستهکنندهی] زندگی اضافه کند. طراحان همچنین شروع به وامگرفتن از عناصر طراحی سایر کشورها، از قبیل پالتهای رنگی، نقشونگارها، و لوازم تزئینی[58] بومی، با تبدیل فضاهایشان به خلوتگاههای کوچک[59] بودند.
خانهی نورث ونکوور[60] / گروه معماری اسکات و اسکات[61]. عکس از گروه معماری اسکات و اسکات.
دفتر شرکت ضبط[62] / استودیو طراحی داخلی دو[63]. عکس از میخائیل استپانوف[64].
بلو و گِلو[65] / اچ اِی اُ دیزاین[66]. عکس از هی! چیز[67].
یک پاسخ اغراقآمیزتر به مینیمالیسم، ماکسیمالیسم[68] (یا حداکثرگرایی) است، که آن نیز در چند سال اخیر محبوبیت یافته است. ماکسیمالیسم غالباً به عنوان یک واکنش شدیدِ ناخودآگاهِ فرهنگیاجتماعی در مقابل دلالتهای سیاسیتاریخی مینیمالیسم در نظر گرفته شده است؛ برای مثال، واکنشی به نظرات بحثبرانگیز آدولف لوس معمار اتریشی در خصوص تزئینات و ارتباط آنها با «اروتیسم[69] (تحریکات جنسی) کنترلنشده، فعالیتهای جنایی[70]، و دهقانیگری»[71]، در نظر گرفته میشود. امروزه، با ظهور فردگرایی[72]، فراگیربودن[73] و سرپیچی از وضعیت موجود[74]، خانههای مینیمالیست بازنمایی چیزی هستند که در ذهن صاحبخانه است؛ [یعنی] مکانهایی که دیدهاند، فرهنگ و میراث آنها، و علایقشان – این یک «انسانیت معنادار و پیوند دهنده است؛ یک آشفتگی عمدی پرشور»، که به تجلیل از بیانگرایی[75] و سلیقهی شخصی میپردازد و میپذیرد که مردم چه کسی هستند و از کجا آمدهاند.
[1] Is minimalism dead?
[2] Dima Stouhi
[3] NORM House
[4] Allain Carle Architecte
[5] Felix Michaud
[6] Nothingness
[7] Trends
[8] Olaria House
[9] NJ+ Arquitetos Associados
[10] Denilson Machado
[11] Abstract expressionism
[12] Purest form of beauty
[13] Frank Stella
[14] Robert Morris
[15] Donald Judd
[16] Carl Andre
[17] Geometric abstraction
[18] Media
[19] Koshino House
[20] Ashiya-shi
[21] Kazunory Fujimoto
[22] Somewhat-empty spaces
[23] Cold lighting. نور ساطع شده توسط هر جسمی که دمای آن کمتر از دمای روشنایی سیمابی (incandescence) است. / نور مرئی از هر منبعی که مقادیر محسوسی مادون قرمز ندارد و بنابراین اثر گرمایی کمی دارد.
[24] Unobstructed voids
[25] Zen philosophy
[26] Industrialization
[27] Major city life
[28] IT’s House
[29] 2BOOKS design
[30] Millspace&Workpaperpress
[31] Zverynas
[32] HEIMA architects
[33] Norbert Tukaj
[34] Vitra Conference Pavilion
[35] Weil am Rhein
[36] Richard Bryant
[37] Sleek designs
[38] Clean lines
[39] Timeless simplicity
[40] Chic taste
[41] Character
[42] Monochrome
[43] Living more with less
[44] Largo do Carmo
[45] Aurora Arquitectos
[46] Do mal o menos
[47] Soul-less
[48] Aesthetic journey
[49] Kookiness
[50] That’s the point
[51] Ewelina Art Studio
[52] Ewelina Makosa
[53] Anne.Catherine Scoffoni
[54] Trends
[55] Recycled trends
[56] Japandi. سبکی در دکوراسیون داخلی که تلفیقی از سبکهای ژاپنی و اسکاندیناوی است.
[57] Organic modernism
[58] Accessories
[59] Mini retreat. کار معنوی با نور.
[60] North Vancouver House
[61] Scott & Scott Architects
[62] Record Company Office
[63] Two Interior Design Studio
[64] Mikhail Stepanov
[65] Blue and Glue
[66] HAO Design
[67] Hey! Cheese
[68] Maximalism. در هنر، ماکسیمالیسم (به فرانسوی: Maximalisme) یک فلسفه و حرکت انتقادی علیه مینیمالیسم محسوب شده و زیبایی را در افراط و افزونگی معنی میکند. این فلسفه میتواند به صورت «بیشتر، بیشتر است» خلاصه شود، در تقابل با مینیمالیسم که میگوید «کمتر، بیشتر است».
[69] Erotism
[70] Criminal activies
[71] Peasantry
[72] Individuality
[73] Inclusivity
[74] Defying the status quo
[75] Expressionism
کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران