“نباید به این دلیل که منابع محدودی در اختیار دارید، میانمایگی[1] را بپذیرید“:
مصاحبه با فرانسیس کِرِه، برندهی جایزهی پریتزکر 2022.
تصویر1. مدرسهی ابتدایی در گاندو. عکس از: اریک یان اورکِرک[2].
نوشته شده توسط رومولو باراتو[3]
16 مارس 2022.
معماری آفریقایی در دههی اخیر به طور شایستهای توجهات بینالمللی را به خود معطوف داشته است، و یکی از بانیان اصلی این امر، بدون شک دییِبِدو فرانسیس کِرِه[4]، برندهی جایزهی پریتزکر در سال 2022 است. کِرِه که در گاندو[5]، در کشور بورکینافاسو متولد شد، فارغالتحصیل معماری در دانشگاه فنی برلین در آلمان[6] است. او اکنون شعبههای شرکت معماری خود با نام معماری کِرِه[7] را در هر دو کشور (آلمان و بورکینافاسو) اداره میکند، که از طریق آن به دنبال توسعهی آثار خود با “تلفیقی از اتوپیا و پراگماتیسم”، با واکاوی مرز میان معماری غربی و الگوهای محلی است.
کِرِه و دفترش که به سبب مشارکت دادن اجتماع در فرآیند ساخت ساختمانهایش شناخته میشوند، آثاری را توسعه بخشیدند که از محدودیتهای متعارف و مرسوم معماری فراتر رفته و بر روی موضوعاتی از قبیل اقتصاد محلی، مهاجرت، فرهنگ و برابری دست میگذارند. ما افتخار این را داشتیم تا با این معمار در خصوص برخی از پروژههایش و نگرش وسیعتر او در خصوص معماری گفتگو کنیم. مصاحبهی کامل با او را در زیر میخوانید.
رومولو باراتو (آرک دیلی): من فکر میکنم که کار شما به دلیل استفاده از مصالح و تکنیکهای بومی به فرمها و شیوههای نوآورانه، برای مردم بسیار الهامبخش است. از این جهت، در خصوص نخستین کارهایتان در گاندو چه توضیحی میتوانید به ما بدهید؟
آثاری همچون مدرسه، توسعهی آن، و کتابخانه و …. .
فرانسیس کِرِه: وقتی شما چیزی ندارید و میخواهید جامعهی خود را متقاعد سازید که به ایدهای باور داشته باشند، ممکن است همه با شما شروع به کار کنند، اما شما باید همچنان به مبارزه برای متقاعد کردن آنها ادامه دهید. به محض اینکه نخستین ساختمان خود را میسازید، مردم شروع میکنند به درک این که “ما میتوانیم این کار را انجام دهیم!” این ما، [یعنی] احساسِ ما [بودن]، به عنوان یک کاتالیزور هویت[8] عمل میکند. از این لحاظ، میتوانستم ببینم که مردم دلبستگی (یا تعلق) – یا بگذارید بگویم همذات پنداری[9] – شدیدی با آنچه ما ساختیم، دارند. این به چیزی تبدیل شده که هر کسی آن را درک کرده و افتخار میکند که بخشی از آن باشد. این یکی از پُرمایهترین تجربههایی است که تاکنون داشتهام – درک ارزش مشترک. یعنی: “ما انجامش دادیم”.
تصویر2. مدرسهی ابتدایی در گاندو. عکس از: اریک یان اورکِرک.
گذشته از آن، ما از مصالحی استفاده کردیم که مردم از قبل آنها را میشناختند، مانند خاک رس – مصالحی که گفته میشود برای افرادِ فقیر است. اما ما آن را تغییر دادیم و از آن برای ایجاد ساختمان استفاده کردیم که ظاهراً بسیار خوب بود. این چیزی است که من یاد گرفتهام: برای نوآوری باور داشته باشم، و سپس، مردم بخشی از آن میشوند. من فقط میخواستم که جامعهام بخشی از یک فرآیند باشند.
باراتو: شما اغلب دربارهی استفاده از خاک رس در کارهایتان و این که چقدر کار دشواری بود که مردم روستای خود در گاندو را متقاعد سازید که بهکارگیری این مصالحِ ساده و معمولی در پروژههایتان انتخاب درستی است، صحبت می-کنید. تنها نیاز بود که متودها و روش بهکارگیری این متریال را بررسی کنید – [یعنی به صورت] آمیخته با سیمان، بلوکهای خشتی، خاک رُس ریختهگری و غیره. چگونه توانستید آنها را متقاعد سازید؟
کِرِه: کار راحتی نبوده است. من مجبور بودم وقت بگذارم و با آنها صحبت کنم، و [برایشان] توضیح دهم، اما این به تنهایی کافی نبود. لازم بود که برخی نمونهها و ماکتها را بسازیم… یک آجر ساختیم که سطل آبی در مرکز آن گذاشتیم، و آن را به مدت 5 روز نگه داشتیم. بعد از سپری شدن این دورهی 5 روزه، آن را درآوردیم و متریال هنوز سفت بود. این نتیجهای متقاعدکننده بود. همزمان، توضیح میدهید که اگر یک پِی برای آن میساختیم چگونه حتی از این بهتر هم میشد، یک پایهی محکم با تخته-سنگها، به گونهای که رطوبت هرگز نتواند وارد شود و ساختمان را تخریب کند.
ساختمانی که ما ساختیم، به نظر جدید میرسید، مدرن بود، اما با همان خاک رُسی ساخته شده بود که افراد پیشتر کار با آن را بلد بودند، تنها به شیوهای بسیار متفاوت به کار گرفته شده بود. ما همچنین توانستیم مقاومت آجرها به آب و باران را با افزودن سیمان به آنها بهبود دهیم، اما برای متقاعد ساختن مردم، مسیری بسیار طولانی در پیش داشتم.
تصویر3. عکس از معماری کِرِه (Kéré Architecture).
باراتو: شما به مشکلات مربوط به رطوبتِ ناشی از زمین و چالشهای عمومی مربوط به آب و هوا اشاره کردید. چه نوع استراتژیهایی به کار گرفتید تا مقاومت خاک رُس نسبت به شرایط جوی را بهبود ببخشید؟ من دربارهی استفاده از بلوکهای خشتی، خاک رُس ریختهگری و … خواندم، برای تبدیل خاک رُس به مصالحی مقاومتر، چه راهحلهای دیگری را در پروژههایتان به کار گرفتید؟
کِرِه: اول از همه، شما باید برای ساختمان یک “پاشنه، یک پاشنهی بسیار محافظ برای سازه” اختصاص دهید. یعنی پِی. شما یک پِی بزرگ با حداقل 30 سانتیمتر ارتفاع میسازید، تا از رسیدن آب به دیوارهای رُسیِ شکننده جلوگیری کنید. و در نهایت یک سقف قرار میدهید، یک سقف محافظ، تا باران بهطور مستقیم و برای مدت زمان طولانی بر روی دیوارها تأثیر نگذارد. باران-های دائمی، آجرها، دیوارها، و در نهایت کل ساختمان را تخریب میکنند – کاری که من انجام دادم تنها محافظت از این عناصر بود. بنابراین، اگر با خاک رُس این کار را انجام دهید، حتی بدون اضافه کردن سیمان، نتیجه موفقیتآمیز خواهد بود. این یک راه-حلِ ساختاریِ بسیار مهم و اساسی است. چگونه از ساختمان محافظت کنید؟ یک سقف بزرگ بر فراز چیزی که میخواهید از آن محافظت کنید، طراحی نمایید. این چیزی است که من به کار گرفتم تا از ساختمانهایم و دیوارهای رُسیشان حفاظت کنم.
باراتو: یک جانپناه برای خاک رُس…
کِرِه: بله، نوعی چتر. هنوز هم، به پاشنههای محکم و قوی و یک چتر بزرگ نیاز دارید. به بیان ساده، این روشِ محافظت از دیوارهای رُسیِ شکننده، در برابر شرایط آب و هوایی است.
تصویر4. نورگیرهای ساخته شده با کوزههای سفالی برای کتابخانهی مدرسه در گاندو. عکس از معماری کِرِه (Kéré Architecture).
باراتو: این چه تصویر زیبایی است. پاشنهها، کلاهک (پوشش)، و در میان آنها ساختمان قرار دارد… علاوه بر این ویژگیهای تکنیکی، شما به خاطر دغدغههایتان دربارهی جنبههای اقلیمی، به ویژه آسایش حرارتی، به علت شرایط زیست محیطی در بورکینافاسو که در تمام طول سال بسیار گرم است نیز شناخته میشوید. در مورد راهحلهای مبتکرانهای که برای ایجاد فضاهایی راحت برای اقامت افراد استفاده کردید، چه چیزی میتوانید به ما بگویید؟ برای مثال، در مدرسهها، تا بچهها مکانی راحت و مناسب برای درس خواندن داشته باشند؟ چه راهحلهایی در این پروژهها به کار گرفتید و چگونه آنها را توسعه دادید؟
کِرِه: شما چگونه در یک کلاس درس آرامش و راحتی ایجاد میکنید؟ این در کارِ من کلیدی است، یک عنصرِ بسیار اساسی. گاندو مکان بسیار فقیری است، مشابه بسیاری از مکانهای دیگر، و برخی از مردم قادر به تأمین برق نیستند. گاهی مواقع حتی هیچ دسترسیای به شبکهی عمومی انرژی وجود ندارد. کاری که من انجام میدهم، رفتن به سمت انرژیهای غیرفعال[10] است، و این اساسا بدین معنا است که ساختمان نفس بکشد و در خود تهویه ایجاد کند. از طریق ایجاد جریان هوا، به این امر دست پیدا می-کنید.
تصویر5. دبیرستان لیسی شورج[11]. عکس از ایوان بان[12].
نخست، شما نیاز به ساخت یک سقف بزرگ دارید، [یعنی یک] سایهبان، بدون آنکه آن را به صورت مستقیم بر روی سازهی کلاس بگسترانید. برای این منظور، یک واسطه را در محل قرار میدهید، یک سقف، یک عنصر فرعی که در زیر آن کلاسهای درس را دارید. در آن سقف، گشودگیها را قرار میدهید. این دقیقا [قانون] فیزیک است: هوای خنکتر که سنگین است در پایین و در سطح زمین باقی میماند، در حالی که هوای گرم که سبکتر است، از میان روزنههای کوچک به سمت بالا میگریزد. یک جاهایی پنجرههای افقی قرار دادم تا اجازه دهم هوای سنگین و تازه وارد شود. اما این کافی نیست. شما تهویهی طبیعی ایجاد می-کنید، هوا در حال حرکت است و بدن شما را خنک میسازد. تفاوتِ چشمگیری در درجهی حرارت وجود ندارد، اما جریان هوا به شما احساس طراوت و تازگی میبخشد. من در حال به کارگیری این استراتژیِ فیزیکیِ ساده برای ایجاد یک سیستمِ تهویهی غیرفعال در کلاسهایم هستم.
راهحلِ من، ساختن در شرایط فقدان بود، جایی که هیچ منبعی برای تأمین برق وجود ندارد، اما کاری که من دارم انجام میدهم، تنها مختص به افراد فقیر و مناطق فقیر نیست. امروزه، حتی یک کشور ثروتمند و غنی به هیچ وجه نمیتواند انرژی خود را هدر دهد. راهحلهای غیرفعال عالی هستند. اکنون نگاه کنید، در غرب به علت ویروس کرونا، در خصوص ایجاد جریان هوا در درون ساختمانها نگرانیهایی وجود دارد، بنابراین، باید پنجرهها را باز بگذارید.
باراتو: خب پس، راز این کار این است که تا حد امکان به سمت غیرفعال شدن حرکت کنیم، نه فقط در بورکینافاسو یا برزیل، بلکه حتی در آلمان و هر کشور دیگری.
کِرِه: دقیقا، غیرفعال شدن! این هیچ هزینهای ندارد و شما میتوانید پولی که پسانداز کردید را برای انجام هر کار دیگری صرف کنید.
باراتو: و دنیا برای این کار ارزش قائل است! با تغییر مسیر گفتگو، شیوهی نگاه شما به جامعهتان برای من واقعا الهام-بخش است. به نظر نمیرسد که از یک دیدگاه نوستالژیک در خصوص آن تغذیه میکنید، بلکه در عوض، میخواهید مردم را تشویق کنید تا با استفادهی مبتکرانه از المانهای بومی، رو به جلو حرکت کنند. در این راستا، از نظر من، آثار معماری شما یک جنبهی آموزشی[13] را برجسته میسازد، که بر محدودیتهای فیزیکی معماری غلبه میکند. دوست دارم در این باره بیشتر از خودتان بشنوم.
کِرِه: وقتی که من شروع به کار کردم، منابع محدودی داشتیم – من پول کافی برای ساخت مدرسه نداشتم. همچنین، مجبور بودم افراد اجتماع را مشارکت بدهم تا از این طریق آنها بتوانند کاری (و طبیعتا کسب درآمد) داشته باشند. بنابراین، به جای رفتن به شهر برای استخدام افراد با مهارتهای ساختمانی بهتر، علاقهمند بودم تا مردم گاندو بخشی از این فرآیند باشند، به این امید که دانشی را به آنان انتقال دهم.
تصویر6. پردیس استارتآپ شیرها[14] . عکس از معماری کِرِه (Kéré Architecture).
اگر امروز نگاه کنید، میبینید که مردم در حال جابجایی از محلهای سکونت خود، در جستجوی کار در هر جای دیگری هستند، و افرادی نیز هستند که پس از ازدست دادن خانههایشان، همین حرکت را انجام میدهند: [یعنی] مهاجرت از مناطق روستایی به شهرها. با کاری که من انجام دادم، فرصتهایی را برای مردم خود به وجود آوردم. اکنون بیش از 200 فرد جوان وجود دارد که دارای کار هستند. افزون بر آن، این کار مزیتی دارد و آن این که، این افراد لازم نیست برای کار به کشورهای همسایه بروند و به خانههایشان پول بفرستند. این بسیار تأثیرگذار است، استفاده از یک فرآیند ساخت و ساز برای آموزش افراد به نحوی که بتوانند خودشان [به صورت مستقل] کار کنند. و در آن صورت، شما درک میکنید که قادر بودید شغلهایی ایجاد کنید که میتوانند درخور و شایستهی خانوادهها باشند، بنابراین، دیگر لازم نیست که مردم سفر کنند.
اگر در مقیاس جهانی به آن فکر کنید، کمک بسیار کوچکی است. بنابراین، هنگامی که نگاه میکنید و درمییابید که مردم در حال جابجایی از صحرا برای ماجراجویی در قایقهای کوچک برای رسیدن به اروپا هستند، در نهایت به معنای این قطرهی کوچک پی میبرید. یک قطرهی کوچک در صحرایی از شن: آن “امید” است. بنابراین، من واقعا خرسند هستم که این سؤال را مطرح کردید، چرا که برای کارِ من پرسشی بسیار اساسی و مهم است. هیچ برنامه و پلانی وجود نداشت، من سعی کردم از هر آنچه در دسترس بود استفاده نمایم، و تمامی کارهای اخیر من در آفریقا توسط مردمی انجام گرفت که قبلاش به آنها آموزش داده بودم. این باورنکردنی است.
باراتو: به راستی باورنکردنی است.
کِرِه: شما آگاه میشوید و کشف میکنید که قادر به انجام چه کارهایی هستید و ارزش آن را برای آیندهی افراد درک میکنید. من از این بابت بسیار خوشحال هستم.
باراتو: باید هم خوشحال باشید. دیدن این [اتفاق] واقعا بسیار زیباست. من، در مصاحبهای، از شما شنیدم که وقتی جوانتر بودید و هنوز در روستایتان زندگی میکردید، شما و دیگر آدمهای اطرافتان، “معماری را به مثابه چیزی بسیار دوردست” تصور میکردید. چیزی از غرب (یا متعلق به غرب). بعد از زندگی در آلمان و به دست آوردن فرصتی برای بازگشت به خاستگاهتان، مقاومت کردن در برابر معماری غربی تا چه حد چالشبرانگیز است؟
کِرِه: این پرسشِ بسیار مهمی است. غرب، پر زرق و برق و فریبنده است. میداند که چگونه فرهنگ خود را عرضه کند. همهی افراد تحت سیطرهی تصاویرِ تولید شده در غرب هستند. ساختمانهای بسیار بزرگ و عالی دارد، غرب شگفتانگیز است. اما پرسش این است: شما چگونه از این ساختمانهای غربی الهام میگیرید تا چیزی را خلق کنید که با یک اقلیم خاص مرتبط باشد؟ این بسیار کلیدی است. چطور این کار را انجام میدهید، به جای اینکه صرفا به کپی کردن بپردازید؟ این کار سادهای نیست.
تصویر7. فروشگاه ویترا و کمپر[15] در پردیس ویترا. عکس از معماری کِرِه (Kéré Architecture).
من خوشاقبال بودم که به آلمان رفتم و یاد گرفتم که در گذشته، در دورانهای پیش از صنعتی شدن، آجرها چگونه ساخته می-شدند. این الهامبخش من شد تا یاد بگیرم و از صفر شروع کنم؛ در گاندو، و نه در کاخهای شیشهای. به این ترتیب من موفق شدم برخلافِ جریان حرکت کنم، اما افراد بسیاری هستند که در برابر جاذبهی غرب مقاومت نمیکنند، و چهکار میکنند؟ کپیهای مزخرفی از یک معماری عالی و بزرگ انجام میدهند. این اتفاقی است که رخ میدهد.
باراتو: در دنیایی که معماری برای تعداد اندکی یک تجمل[16] باقی میماند، شما به ما نشان میدهید که امید وجود دارد – معماری میتواند جهانی، و دموکراتیک باشد و عواطف و احساسات را برانگیزاند. جنبههای اجتماعی کار شما و نیز مؤلفهها و وجوه سرزنده این [امر] را نشان میدهند – [از جمله] عناصر رنگارنگ، فرمها و راهحلهای پیشبینی نشده… دوست دارم از شما بشنوم که اهمیت این جلوههای مفرح در معماری چیست؟
کِرِه: در برزیل، بورکینافاسو، اروپا، ایالات متحده، چین، … و هر جای دیگر دنیا، مردم جذب زیبایی میشوند، آنها از زیبایی الهام میگیرند. اگر من کلاس درسی طراحی کنم که تنها پاسخگوی نیازها باشد، درست است که معلم [همچنان] میتواند در این کلاس درس بدهد، اما دانشآموزی که اینجا مینشیند، تنها رودرروی معلماش قرار میگیرد و بعد هنگامی که به خانه بازمی-گردد، باز همان وضعیت را تجربه میکند: یک اتاق نشیمن، یک اتاق خواب، یا یک آشپزخانه، [یعنی] نیازهای اولیه، نه چیزی بیشتر از آن.
“اما من فکر میکنم ساختمانی که با عناصری از قبیل نور، گشودگیها، و رنگهای مادی سر و کار دارد، چیزی بیشتر از یک فضا به یک بچهی کوچک عرضه میکند که میتوان [در آنجا] الفبا را به او آموزش داد. [منظورم این است که] این اتاق به این بچه-های کوچک الهامبخشی میکند. و من معتقد هستم که افرادی که الهام پذیرفتهاند میتوانند برانگیخته شوند تا بینشی داشته باشند، و [پس از آن] بینش خود را به واقعیت تبدیل نمایند. به این دلیل من فکر میکنم که ساختمان باید چیزی فراتر [از یک فضای صِرف برای رفع نیازها] باشد، مهم نیست که [آن ساختمان] چیست. اگر الهامبخش باشد، خدمت بزرگی به بشریت می-کند.”
باراتو: من شیفتهی سخنان شما شدم و اکنون به شخصه بیشتر مشتاق هستم تا ساختمانهایتان را بشناسم. خیلی زیباست شنیدن این که شما صحبت از این میکنید که ساختمان فراتر از کارکردگرایی است، در حالی که موضوعات بسیار زیادی دارید که باید به حل آنها بپردازید و بودجهی اندکی در اختیارتان هست. دیدن دغدغههای شما در خصوص رسیدن به زیبایی، بسیار الهامبخش و زیبا است. همچنین باعث میشود دربارهی ساختمانهایی که اسکار نیمایر[17] اینجا در برزیل طراحی کرده کنجکاو شوم، که واقعاً فراتر از عملکرد هستند و به جستجوی زیبایی در سطحی کاملا تازه میپردازند.
تصویر8. پاویون سرباله که[18] . عکس از ایوان بان.
کِرِه: خوشحال هستم که این را گفتید. معماری نیمایر هیچ حد و مرز و محدودیتی نمیشناسد. زیبایی، و قدرت آن هیچ محدودیتی ندارد. من با الهام از معماری او و افرادی مانند او، سعی میکنم حداقل کار را انجام دهم – حتی با گروههای کوچک، در فقدان و کمبود، شما میتوانید زیبایی را به افراد عرضه کنید.
“نباید به این دلیل که منابع محدودی در اختیار دارید، میانمایگی را بپذیرید. نه من هرگز این را قبول ندارم. من سعی میکنم کارهایی را انجام دهم که از انجام آنها احساس غرور کنم.”
باراتو: در وبسایت شما بیان شده است که شما با “تلفیق اتوپیا و پراگماتیسم” کار میکنید، خلق معماریای که تخیل را با یک چشمانداز آیندهنگرانه[19] تغذیه میکند. میخواهم از شما خواهش کنم تا در این خصوص صحبت کنید – آیندهپژوهشی چه ارتباطی با آثار شما دارد؟
کِرِه: با اتوپیا، من دربارهی چشمانداز صحبت میکنم. [یعنی] گیر یک ضرورت محض نیفتادن. ما باید بزرگ فکر کنیم، و اندکی خیالپرداز باشیم. اگر این گونه باشید، افراد را ترغیب میسازید که بیشتر فکر کنند. میدانم که باید میانهرو باشیم، اما وقتی که بزرگ فکر میکنید، میتوانید گامی فراتر به سمتِ واقعیت بردارید. این اتوپیاست: انجام دادن کارهایی که فکر نمیکردید ممکن باشند.
پراگماتیسم، دانستن این است که راه دیگری برای انجام یک رسالت وجود ندارد. شما با تیمتان باید به نتیجه برسید. این به این معنا نیست که نتیجه باید پیش پا افتاده و معمولی باشد. میتواند بسیار ساده باشد. سادگی به معنای مبتذل بودن نیست، به این معنی نیست که چیزی غنی نیست. آن چیز میتواند واقعا غنی و سرشار باشد. و آیندهنگری، نشان دادن پتانسیل است، ظرفیت ایجاد، تخیل کردن، تازه ساختن، آوردن ایدههای تازه به چشمانداز معماری در آفریقا است. مثبتاندیشی نسبت به آینده و رسیدن به ایدههای تازه است.
تصویر9. توسعهی مدرسهی ابتدایی در گاندو. عکس از اریک یان اورکِرک.
باراتو: و این نه تنها در مورد معماری، بلکه به طور کلی در مورد شهرها نیز صدق میکند، که ما را به پرسش بعدی که میخواهم بپرسم سوق میدهد. در مَسترکلاس[20] شما که توسط بنیاد نورمن فاستر ارائه شده بود، شما دربارهی رشد شهرهای آفریقایی به علت مهاجرت و نیز رشد ارگانیک جمعیت صحبت میکنید. فکر میکنید که پرداختن به این مسألهی جهانی–که در آمریکای لاتین، خاورمیانه و آسیا نیز مشاهده میشود– با استفاده از ابتکارات کوچکمقیاس مثل کاری که شما در گاندو در حال انجام آن هستید، چگونه ممکن است ؟
کِرِه: در ابتدا، بخشیدن ابزاری به مردم. کوچکمقیاس، به معنای قابل استطاعت بودن است. همه نمیتوانند از عهدهی کارهای بزرگ برآیند. اما شما باید به افراد یک شانس بدهید؛ این کاری است که من انجام میدهم. این به این دلیل نیست که چون ما در حال توسعه هستیم باید کلاسهای درسی که به طرز درستی ساخته شدهاند نداشته باشیم. اندازه نیز تعیینکننده است – شما برای انجام کارها نیاز به یک مقدار بزرگ یا منابع بزرگ ندارید. میتوانید با یک پروژهی کوچک شروع کنید و بعد از آن در صورتی که نیاز شد و منابع را در اختیار داشتید، آن را دوباره انجام دهید. و این کار سریعتر انجام میشود.
“کوچکمقیاس به این معناست که باعث میشوید زودتر اتفاق بیفتد. حقیقی است. پراگماتیسم است (جنبهی عملی دارد). من بدین شکل به آن نگاه میکنم. و اینگونه، میتوانید منابع و ظرفیتهای محلی و منطقهای را نیز ارزیابی نمایید، که در عوض به اقتصاد محلی کمک میکند. این قدرتی است که ما باید به دنبال آن بگردیم! کوچک است، اما تأثیرگذار است!”
باراتو: پاسخِ شما، مقدمهای برای پرسشِ بعدی من شد. شما یکی از مهمانان بیست و هفتمین کنگرهی جهانی معماران – UIA2021RIO ، بودید که در ماه ژولای در ریو دو ژانیرو[21] برگزار شد. شعار این رویداد – تمام دنیاها یکی هستند. معماری 21[22] – خواستارِ جهانی است که توسط تفاوتها و ویژگیهای منطقهای مشخص میشود، اما به ما خاطرنشان میسازد که همهی ما بخشی از یک چیز بزرگ هستیم. همانطور که در برخی از مصاحبههایتان گفتید، “ما از یک هوا استنشاق میکنیم[23] “، روی یک زمین راه میرویم، و از یک آب مینوشیم: ما به راستی یکی هستیم. شما این رابطهی بین مشکلات بزرگی که باید به آنها پرداخته شود و حل شوند، و مسائل منطقهای که تأثیرات فوری در جوامع کوچک دارند، را چگونه میبینید؟
تصویر10. عکس از معماری کِرِه (Kéré Architecture).
کِرِه: این یک استراتژی دوگانه است، اما در نهایت ما تلاش میکنیم که خدمتی برای بشریت انجام دهیم. با مداخلات کوچک شما سریعتر پیش میروید، و اقدامات فوری زیادی وجود دارد که باید آنها را انجام دهید. اگر تنها دربارهی مسائلِ بزرگ فکر کنید، در این صورت ممکن است نیمهی دیگر، که فراهم ساختن یک راهحل فوری است، را از دست بدهید. این همانند یک ارگانیسم است، مثل بدنتان، شما باید به همه چیز فکر کنید. ما واقعا نیازمند این هستیم که به صورت جهانی فکر کنیم. نمیدانم که آیا حرف-هایم به قدر کافی واضح است یا نه، اما چیزی که میخواهم بگویم این است که ما یک مشکل جهانی داریم و همهی ما باید متحد شویم و برای رفع آن اقدام کنیم. و تنها یک بخش را برای حل مسأله در نظر نگیریم، ما واقعا نیازمند آن هستیم که به موازات یکدیگر به حل این مسائل بپردازیم، اما با شدتی یکسان. در غیر این صورت، اثربخش نخواهد بود.
باراتو: بله کاملا متوجه صحبتهای شما هستم، پیام شما این است که “ما از هوای یکسانی برخوردار هستیم”، و این باید کافی باشد.
کِرِه: بله! از هوای یکسانی برخوردار هستیم. مهم نیست که چه کاری میکنیم، [در هر صورت] از هوای یکسانی برخوردار هستیم.
تصویر11. مدرسهی ابتدایی در گاندو. عکس از سیمئون دوچود[24] .
منبع: https://www.archdaily.com/968831/its-not-because-you-are-limited-in-resources-that-you-should-accept-mediocrity-interview-with-francis-kere
[1] Mediocrity
[2] Eric-Jan Ouwerkerk
[3] Romullo Baratto
[4] Diébédo Francis Kéré
[5] Gando
[6] Technische Universität Berlin
[7] Kéré Architecture
[8] Identity catalyst
[9] Identification
[10] To go passive
[11] Lycee Schorge secondary school
[12] Iwan Baan
[13] Pedagogic
[14] Startup Lions Campus. پردیس استارتآپ شیرها، یک پردیس تکنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات (ICT) است که در سواحل دریاچهی تورکانا (Turkana) در کِنیا واقع شده است.
[15] Vitra + Camper Store
[16] Luxury
[17] Oscar Niemeyer
[18] Sarbalé Ke Pavilion
[19] Afrofuturist vision
[20] Masterclass
[21] Rio de Janeiro
[22] All the worlds. Just one world. Architecture 21.
[23] We breathe the same air
[24] Siméon Duchoud
-
مریم محمودی کاهکشhttps://koubeh.com/author/mmk/23 بهمن 1399
-
مریم محمودی کاهکشhttps://koubeh.com/author/mmk/