چرا مکان مهم است؟
تحقق يا عدم تحقق الگوي حضورپذيري يك اعتراض بيانگر همراهي يا عدم همراهي بخش خاكستري جامعه با آن است
بازنشر از نوشتهی نگارنده در روزنامهی سراسری «اعتماد» پنجشنبه ۲۴.آذرماه.۱۴۰۱ ه.ش، شماره ۵۳۷۷
– مشاهدهی یادداشت در وبسایت رسمی روزنامه –
ارتباط بین مکان وقوع یک اعتراض و اقبال عمومی از آن موضوعی است که کمتر در علوم اجتماعی و مطالعات شهری به آن پرداخته شده است. عدم توجه به این موضوع باعث خطای تحلیلی در شناسایی میزان اقبال جامعه به اعتراضات روی داده در ایران شده است. این یادداشت در صدد است با استفاده از نظریه ی چیدمان فضا به این موضوع بحث برانگیز در رابطه با جنبش اجتماعی “زن، زندگی، آزادی” بپردازد و نشان دهد که مکان اعتراض چگونه می تواند بیانگر اقبال یک جامعه به آن باشد. مکان، یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در رابطه ی با وقوع یک رفتار اجتماعی یا فعالیت اقتصادی در شهر است. یکی از رویکرد های شناخته شده در این زمینه از جانب اندیشمندانی ارائه می شود که با رویکرد اجتماعی و اقتصادی به این موضوع ورود می کنند. آنها اصالت را به رفتار اجتماعی یا فعالیت اقتصادی داده و مکان را یک پیش زمینه می بینند. در مقابل این دیدگاه، تئوری چیدمان فضا قرار دارد که اصالت را به مکان (فضا) می دهد. بر اساس یافته های این تئوری، الگوی حضور افراد در یک فضا به صورت باالقوه سبب شکل گیری ظرفیت مشخصی برای بروز یا عدم بروز دسته ای از رفتارهای اجتماعی و فعالیت های اقتصادی فراهم می کند. به عنوان مثال، فضاهای شلوغ مناسب جیب بری است در حالی که که خیابان خلوت مناسب ماشین دزدی می باشد. این الگوی حضورپذیری رابطه ی تنگاتنگی با توالی فضاها (معابر) شهری دارد. توالی فضاهای شهری با شکل دادن به جریان جابجایی در سطح شهر، حضورپذیری مکان های مختلف را تعیین می کنند. پس، هر رفتار اجتماعی یا فعالیت اقتصادی در هر فضایی نمی تواند روی دهد. تحقق آن در گروی شکلگیری الگوی حضورپذیری مورد نیازش در مکان (فضای) مورد نظر است. از سوی دیگر، این تئوری نشان داده است بخشی (فضاهایی) از شهر که در قالب دسترسی محلی به شهروندان خدمات می دهد، نماینگر تمایزات اجتماعی و فرهنگی بخش های مختلف شهر می باشد. آن بخش از شهر نیز که در قالب دسترسی فرامحله ای به شهروندان خدمات می دهد، نماینگر تشابهات اجتماعی و فرهنگی در آن شهر است. پس، ساختار فرامحله ای یک شهر محل در آمیزی طبقات مختلف با هم می شود.
جنبش اجتماعی “زن، زندگی، آزادی” کشور را وارد مرحله ی جدیدی از تحولات کرده است. ابتدا، روایت رسمی تعداد مشارکت کنندگان در این تظاهرات را عدد بسیار کوچکی در حدود 10 تا 15 هزار نفر اعلام کرد، ولی امروز که این یادداشت نگاشته می شود همان روایت رسمی این عدد را 130 هزار نفر اعلام کرده است. این اعداد چه معنایی دارد و چگونه باید آنها را تفسیر کرد؟ به طور مختصر باید گفت بازی با این اعداد هیچ کمکی به درک این بحران نمی کند، بلکه تنها سبب می شود تا از واقعیت دور شویم. بجای آن، اگر به مکان (فضا) وقوع این تظاهرات دقت شود تصویر بهتری از آنچه که این روزها در جریان است به دست می آید. بنابر تئوری چیدمان فضا، تظاهرات مانند هر رفتار روزانه ی دیگری در مقیاس محله ای یا فرامحله ای در صورتی روی داده و تکرار می شود که الگوی حضورپذیری آن شکل گرفته باشد. تحقق یا عدم تحقق الگوی حضورپذیری یک اعتراض بیانگر همراهی یا عدم همراهی بخش خاکستری جامعه با آن است. اگر به آنچه که این روزها در شهرهای مختلف از جمله تهران می گذرد نظر کنیم، در می یابیم که اعتراضات به صورت جریانی سیال در سطح شهر تهران بر قرار بوده است. بروز مکرر این تظاهرات در ساختار محله ای در محلاتی مانند نازی آباد، صادقیه و اکباتان به معنای آن است که ساکنین این محلات با بروزاین اعتراضات همراهی دارند. اگر این همراهی وجود نداشت، این تظاهرات پس از مدتی کوتاهی به پایان می رسید زیرا تظاهرات به صورت طبیعی نظم زندگی روزانه در این محلات را به هم می ریزد. از سوی دیگر نیز، حضور پررنگ و مکرر نیروهای انتظامی برای برقراری نظم مطلوب نشانه ی دیگری بر همراهی این اعتراضات توسط ساکنین این محلات است. در سطح فرامحله ای، خیابان هایی مانند ولی عصر، شریعتی و بازار نیز میزبان تظاهرات متعددی بوده اند. این معابر به دلیل نقش بی بدلیلی که در سطح شهر دارند، از یک سو محل آمیختگی قشرهای مختلف جامعه ی شهری از طبقات مختلف هستند و از سوی دیگر میزبان برخی از مهمترین خدمات مورد نیاز شهروندان می باشند. روی دادن مکرر تظاهرات در این مکان و همراهی طبقات مختلف اجتماعی با این اتفاقات و اختلال در خدمات این نقاط برای تمامی شهروندان (نه یک طبقه ی خاص) هزینه زا خواهد بود. بنابراین، بروز این اعتراضات در این مدت طولانی و با این گستردگی معنادار در مقیاس های محله ای و فرامحله ای به معنای آن است که این اعتراضات مورد پذیرش بخش بسیار وسیعی از شهروندان تهرانی واقع شده است، هر چند اگر در آن مشارکت نداشته باشند. اگر این مشاهده را به شهرهای دیگر نیز تعمیم دهیم، بخصوص شهرهای درو افتاده که در آن همگنی باورهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر است، در می یابیم که همراهی و اقبال عمومی با این تظاهرات بسیار فراتر از حد انتظار است. پس، نیازی نیست که حتما بدانیم چند نفر در یک تظاهرات مشارکت دارند، دانستن مکان وقوع آن در شهر به تنهایی می توانند نوع اقبال عمومی از آن را نشان دهد.
-
در حال حاضر نویسنده مطلب دیگری برای کوبه ننوشته است.