کوبه عجب اسمی قشنگی است، اما استعارهای دو پهلو نیز هست. از یکسو نوید ورود است؛ مشتهای که بر در خانههای قدیمی مینشست تا خبر از آمدنها بدهد. امّا از سوی دیگر، کوبیدن است؛ مهر مردانهای است که در برابر حلقهٔ زنانه مینشیند تا حضورش را قاطع، جدی و مردانه بکوبد. کوبه آیندهای روشن دارد اما باید مراقب این وجه دوم استعاریاش باشد. کوبه چطور جایی است؟
کوبه در درجهٔ اوّل باید یک حوزهٔ عمومی شکل دهد. کوبه جایی نیست که حرفهای آخر را بزند، بلکه میزگردی است که در آن حرفهای متفاوت شنیده میشود. این دوتایی زدن/شنیدن خیلی مهم است. به قول هابرماس، باید محملی برای شکل دادن نوعی «کنش ارتباطی» و دریچهای برای طرح مسائل و دغدغهها از هر نوع بسازد. اگر فردی بهخاطر زبان، موضوع و نقدهایش کوبه را مناسب بیان ندید، آن روز است که کوبه دارد راه یکطرفه میرود. آنگاه پاتوقی برای خودگویی و خودخندی نظرات خاص میشود که گوینده و مخاطبشان یکی است.
کیفیت نیز نباید فیلتر ورود که برآیند فضایی باشد که کوبه ایجاد کرده است. حوزهٔ عمومی نگران نخالهها، تندرویها و بیمقدارها نیست، چون اگر درست شکل بگیرد نوعی عقلانیت جمعی در درون خود برای کمرنگ کردن آنها پیدا میکند. بزرگترین خطر کوبه این است که مجمع بزرگان (The Club of Gentlemen) بشود: مجمع اسامی خاص و بهتبع آن گفتمانهای خاص. اگر دانشجوی مبتدی و استاد جاافتاده ای در کنار هم در کوبه بنویسند، کیفیت ایدهآلی پدید میآید که هر کس در درون خود برای رسیدن به آن تلاش میکند: اندیشمندهای آماتور را حرفهای میکند و بر دل حرفهایها هم خوف نقد میاندازد تا حرفهای بمانند.
زبان و زمانِ کوبه هم مهم است. اول اینکه کوبه جایی برای صحبت از تاریخ بهمعنای زمانی دور و گمشده نیست. کوبه از همهٔ زمانها حرف میزند و بستهبندیهای زمانی و معنایی را میشکند. از آنسو زبان کوبه هم مهم است: اولاً در دام نوعی شاعرانگی نمیرود و همچنین در دام نوعی روشنفکرمآبی پرصدا امّا توخالی هم نمیافتد که طمقراق و قال نیچه و هایدگر را قاطی کند، و سوم آنکه مراقب شلختگی زبانی نیز هست. اینها که شد، کوبه زبانی انتقادی، سلیس، روشن و ارتباطی پیدا میکند.
کوبه از الان باید آیندهاش را ببیند؛ روزی که مجلهٔ مطالعات معماری دانشگاه تهران مجلهای سرزنده میشود و سایت اینترنتی جا افتادهای پیدا میکند. این مجله نه مانند مجلات بستهٔ آکادمیک است که نوشتن و چاپ را حلقهای در خود و بسته میکند و نه چون ژورنالهای همهچیزگوست. کوبه باید ارزش آکادمیک داشته باشد، اما مهمتر از آن میبایست انتقادی باشد، معاصر بهمعنای درست کلمه باشد. تاریخ بنویسد اما قصهگوی گذشته نباشد. کوبه جایی است تا از دریچهٔ معماری دربارهٔ جهان فکر کند.
اینها که شد، کوبه فصل جدیدی برای مطالعات معماری ایران خواهد شد، وگرنه آجری دیگر در دیوارهایی میشود که دور خودمان ساختهایم: تابلویی برای حرفهای خاص و تکرار مکررات؛ یکی دیگر از آنهایی که میآیند و میروند بیآنکه آمدن و رفتنشان توفیری ایجاد کند. انشاءالله که اینطور نیست و مطمئناً اینطور نیست. صدای کوبیدن دلنشینش را از الان میتوان شنید.
استادیار گروه مرمت و مطالعات معماری دانشگاه تهران
- 16 مهر 1401
- 12 فروردین 1399
- 30 آبان 1398
- 3 اسفند 1397