با یکی از دوستانم از هر دری صحبت میکردم که پرسید: «راستی نظرت چیست که حناچی شهردار شد؟ تو آخوندی را ترجیح میدادی یا حناچی را؟» پاسخ دادم «راستش نمیدانم کدامشان بهتر است، خیلی نظری ندارم» در اینجا دوستم حرف جالبی زد: «نظری نداری؟ اگر جامعهٔ معماری و شهرسازی ما نسبت به این انتخاب نظری نداشته باشد، پس کی نظر بدهد؟!»
سوال خوبی بود؛ چرا نظری نداشتم؟ احتمالا حناچی و آخوندی را به قدر کافی نمیشناختم ولی این عذری بدتر از گناه است. اولی که سالهاست از اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران است و سوابقی چون معاونت وزارتخانه یا شهرداری و دبیری شورای عالی معماری و شهرسازی کشور را داشته است – بماند که مدیر گروه تحصیلی من نیز است. دومی هم چند سال جلوی چشممان وزیر مسکن و شهرسازی بوده و ما هم شاهد سخنرانیاش در دانشگاه تهران بودهایم. پس چه شد که کسانی مثل من چنین غفلتی ورزیدند که تا قبل از انتخاب شهردار حتی موضع خاصی هم در قبال این انتخاب نداشتند؟
پیگیری اخبار تخصصی و صنفی و تحلیل و بررسی آنها (ولو در حد دمدستی) از ما انتظار میرود. اما وقتی در اینترنت و سایتهای معماری هم سرچ کردم، خبری از بحث و گفتگو و تحلیل به معنی آنچنانیاش نبود. حناچی شهردار شد، بی آن که صدای بحثی از جامعهٔ معماران ما به گوش رسد. در میان دوستانم نیز جز تعدادی معدود، بحث و گفتگویی در جریان نبود. سوال آن دوست من، تلنگری کوچک بود که بروم حناچی و آخوندی را بهتر بشناسم، ولی لگدی محکم بود به بیموضعیِ من؛ واقعا چرا موضعی نداشتم؟!
دانشآموخته دکتری معماری دانشگاه علم و صنعت
- 7 فروردین 1401
- 12 مرداد 1398
- 12 دی 1397