عرصه‌ای آزاد برای اندیشیدن دربارهٔ معماری ایران

پیش و پس از گونه‌های شهری در خوی، کوچه حتم‌خان

رویکرد گونه‌شناسی فرایند؛ در پی یافتن محیط انسان ساخت از طریق سنجش سازوکار دقیق و فرایند تاریخی شکل‌گیری آن است. مطالعات این گروه از یک تمایز بین ارتباطات فضایی و ارتباطات زمانی آغاز می‌شود که از آن به «هم حضوری» و «اشتقاق» نام می‌برند. تجزیه و تحلیل‌های هم حضوری از یک مجموعه انتزاعی یا شمایی از اجزا دارای سلسله مراتب آغاز می‌شود: اجزاء ساختار، اجزاء نظامات ساختارها و ارگانیزم های نظامات این طرح کلی، در ابتدا بر تک ساختمان‌ها و اجزای آن‌ها مانند آجر، الوار چوب، کاشی و غیره اعمال می‌شود ساختار اجزا در اینجا پیوند میان مواد ساختمانی مثلا، دیوارها کف و سقف است. نظامات ساختاری نظم موجود در ساختار اجزا در اتاق‌ها، پلکان، راهروها و غیره است در ارگانیزمی به نام ساختمان طرح مشابهی در مورد شهرک‌ها قابل پیاده‌سازی است که ساختمان‌ها را به عنوان اجزا در نظر می‌گیرد. در این صورت ساختار اجزا مجموعه‌ای از ساختمان‌ها یا یک بافت شهری خواهد بود. (تصویر ۱) و نظام ساختارها، ترکیبی از بافت هایی است که مناطق شهری را شکل می‌دهد که با یکدیگر ارگانیزم یک شهر را می‌سازند. در این رویکرد فرم‌هايي که در سطوح مختلف یافت می‌شوند به نام «گونه‌ها» شناخته می‌شوند و ریشه در فرآیند محلی توسعه فرهنگی دارند. شهر خوی به عنوان یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران، از الگوهای خاص گونه‌شناسی فرآیندی برخوردار است. این رویکرد علمی، به مطالعه سازوکارهای دقیق و فرایندهای تاریخی شکل‌گیری شهر می‌پردازد و به بررسی تمایزات فضایی و زمانی که در ساختارهای شهری دیده می‌شوند، اشاره می‌کند​

تصوير۱: شكل گيري بافت شهري در شرايط عام مختلف.ماخذ:Caniggia &Maffei,2001:130

مطابق مطلب ذکر شده در ساختار تاریخی شکل شهر، از طریق فرم معماری با گونه‌های طرف هستیم که ابژه‌های تکین، درون یک وضعیت که سوژه پرسه‌زن از آن بی‌خبر است شکل می‌گیرد، زمانی که از ابژه‌های تکین سخن به میان‌ می‌آید منظور ابنیه‌ای است که در محدوده تعریف شده شار(شهر) ابتدا بر اساس نیاز زمانه، اقلیم خودرا سنجیده و سپس براساس کانتکس موجود توده خود‌ را به وجود آورده است. این به وجود آمدگی طبق مکتب گونه‌شناسی فرآیند یک نظام ساختاری درون شهر ایجاد می‌کند که در نهایت به یک بافت منجرب می‌شود که این بافت بر اساس گونه‌های خود به شهر حجوم آورده و در نهایت یک الگو نامنظنم در عین حال منظم به شهر ارائه داده است. در مقابل این گونه‌ها خود را نسبت به شهر بسته و از درون یک امکان زیست به انسان دارنده بنا داده است، خانه به مثابه اصلی‌ترین فضای زیست انسان, مفهومی است که افزون بر کالبد, معانی مختلفی را در خود جای می‌دهد و به نوعی ترکیبی تجربی و انتزاعی از زمان و مکان را به همراه دارد. بدین ترتیب شناخت دقیق خانه و زیست در خانه  چیزی فراتر از شناخت کالبد را می طلبد.( آقا لطیفی، کلیائی، 1396: 111) مسئله زیست در میان اندیشمندان‌هم امر مهمی تلقی شده است به طرزی که مارتین هایدگر[1] سکونت کردن را حاصل اندیشیدن و ساختن می‌دانست و اشکال امروزی آن را بی‌ریشه تلقی می‌کرد.نوربرگ شولتس[2] سکونت را برقراری پیوندی پرمعنا بین انسان و محیطی مفروض می‌داند که البته این پیوند ناشی از تلاش برای هویت یابی و احساس تعلق به یک مکان است.

در مطالعات شهرسازی و گونه‌شناسی فرآیندی، خوی به عنوان نمونه‌ای از یک ارگانیزم شهری مورد بررسی قرار می‌گیرد. این نوع مطالعات با تکیه بر تجزیه و تحلیل ساختارهای فضایی و زمانی شهر، بر پیوند اجزای مختلف بافت شهری تاکید دارد. خوی، با اجزایی همچون ساختمان‌ها، کوچه‌ها و میادین، به شکلی ارگانیک توسعه یافته است و ترکیبی از گونه‌های زیستی را در خود جای داده است. این گونه‌ها، به نوعی نشان‌دهنده فرآیندهای تاریخی و فرهنگی شهر هستند که در طول زمان شکل گرفته‌اند.

در اکنونیت ایران دیاگرام زیست در گونه‌ای مثل خانه وضعیت سابق خود را به دلیل مسائل گسترش شهرها و به خصوص جریان اقتصادی حاکم بر وضعیت جامعه باعث شده است که سکونت از یک ساختار افقی و سلسله مراتب تاریخی خود به یک وضعیت عمودی تبدیل بشود و این گسترش و تبدیل شدگی باعث تحریک‌پذیری بافت تاریخی شهر و در نتیجه دچار مداخلات دولتی و شهروندی شده است. مداخلات شهروندی از نوع اقتصادی است، که گونه‌های تاریخی به دلیل نداشتن صرفه اقتصادی برای کارفرما و ضعف سازمان‌هایی مثل میراث فرهنگی و شهرداری در مقابل این نوع گونه‌ها؛ دچار تخریب می‌شوند و گونه‌ تاریخی جای خود را به یک ساختار عمودی چند طبقه می‌دهد. در نوع مداخله دولتی که بیشتر از جانب شهرداری‌ها است، بیشتر با نوع تخریبی مواجه هستیم که به اسم توسعه و گسترش شهر انجام می‌گیرد. در ادامه به بررسی مداخله دولتی برگونه‌های تاریخی در شهر خوی خواهیم پرداخت. امروز وقتی از شهر خوی سخن می‌گوییم شهری است که به کوشش احمد خان دنبلی بنا گردید. در سایه تدبیر و عدالت او آباد شد و رونق یافت و خانواده‌هایی ازشهرهای دور و نزدیک بدان روی آوردند و در آن سکونت گزیدند.(زهدی پور، 1390: 17) در سال ۱۱۷۱ ه.ق محمد حسن خان قاجار به آذربایجان لشکر کشید و به کمک برادران دنبلی یعنی شهبازخان و احمدخان موفق به فتح آذربایجان شد. .(همان) در مقابل این خدمت، محمدحسن خان قاجار تبریز را ضمیمه خوی کرد و آن را به شهبازخان دنبلی سپرد. در سال بعد قلعه خوی ساخته شد و خندقی به دور قلعه کشیده شد.(تصویر۲)(همان)

تصویر۲: نقشه خوی دوران دنبلی‌ها. از اسناد تصویری شهرهای ایران دوره قاجار، ص79

طبق نقشه خوی در دوره دنبلی‌ها اگر گذرهای حاضر بر شهر را کنار بگذاریم با انبوهی‌از گونه‌های تاریخی روبه‌رو هستیم که یک الگو در بافت تاریخی خوی شکل می‌دهد و این گونه‌ها طبق مطالب ارائه شده و شناخت ما از بناهای تاریخی یک الگو زیستی با خود به همراه داشته است که هویت یک شهر را در گذشت زمان شکل داده است. در چند دهه اخیر و بعد از خیابان کشی‌های عصر پهلوی ما همچنان شاهد حضور چند نوع از این گونه‌ها بوده‌ایم و تا چند سال پیش این گونه‌ها در گوشه‌کنار شهر به چشم می‌خورده است.مدتی پیش چند گونه که مربوط به دوره اواخر قاجار و پهلوی دوم در محله صابونچیلار؛ کوچه حتم‌خان بود به بهانه گسترش شهر و کاهش ترافیک تخریب و به حیات خود پایان دادند. بدین صورت گونه‌هایی که یک الگو به وضعیت شهر ارائه داده است و آن وضعیت بافت تاریخی را شکل می‌داده در این منطقه جای خود را به پارکینگ خودروها داده و هیچ تاثیری بر روند ترافیک و گسترش شهر خوی نداشته است (تصویر۳). همچنین این روند مداخله دولتی در گونه‌های تاریخی باعث تحریک هویت شهر نسبت به گذشته خود ودر نهایت باعث یک اضمحلال تاریخی خواهد شد.

تصویر۳: خرابه‌‌هایی در کوچه حتم‌خان، از دو گونه‌ای که مروبط به اواخر قاجار و پهلوی دوم است، ماخذ؛نگارنده

[1] Martin Heidegger

[2] Cristian Norberg- Schulz

نویسنده

کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه صنعتی جندی‌شاپور دزفول

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یادداشت
شایسته ساسانی‌مقدم

شهر و هیاهو؛ تبیینِ جایگاهِ مکان‌مندی ،اختلاط فرهنگی و رویداد‌مداری در روند شهرسازی معاصر

شهرِ نور‌ و‌ رنگ، شهر مُهیج، شهر‌ِ جشنواره‌ها، شهر‌ِخلاق، شهر‌ِ کار‌آفرین، پایتختِ‌‌ فرهنگی و…تنها نمونه‌هایی از عناوین و استعاراتِ مصطلح در وصفِ اغلبِ شار و

ادامه مطلب