عرصه‌ای آزاد برای اندیشیدن دربارهٔ معماری ایران

هزار قلعه صعب و هزار شارستان

تاریخ‌نگاران و پژوهشگران معماری ایران تاکنون به روش‌های گوناگون بناهای تاریخی را بررسیده‌اند؛ گاه به صورت سبکی یا دوره‌ای و گاه از دریچه کارکردی و به تفکیک بنا. اما دسته‌ای از بناها در اکثر این پژوهش‌ها مغفول مانده، گویی پژوهشگران نمی‌دانند آن‌ها وجود دارند یا وجودشان، تاریخ‌گذاری و بررسی آن برایشان نامفهوم و ناملموس است. شاید هم اصلا آن‌ را یک بنا نمی‌دانند. هر دلیلی که در پس این اتفاق باشد قلعه‌ها در کتاب‌های مرتبط با معماری ایران از قلم افتاده‌اند و کمتر کسی به آن‌ها پرداخته است. البته تک‌نگاری‌هایی بر روی برخی از آن‌ها و به‌طور خاص قلعه‌های دفاعی انجام شده است، اما نگاهی کلی به مجموعه یا دسته‌ای از آن‌ها خیر. اگرچه قلعه‌ها در بسیاری از موارد مجموعه‌هایی متشکل از قسمت‌های گوناگون چون انبار، اتاق، حمام و… هستند اما کلیت یکپارچه آن‌ها باعث می‌شود بتوان قلعه‌ها را یک اثر واحد به‌حساب آورد و در این صورت قلعه‌ها بزرگترین آثار تاریخ معماری ایران به لحاظ وسعت و مساحت هستند. (اگر درک قلعه به عنوان یک اثر واحد دشوار است به مجتمع‌های تجاری و مال‌های امروزی بیندیشید، ترکیبی از سینما، فودکورت، مغازه‌های متعدد، انبار، پارکینگ و… هستند اما در نهایت یک اثر واحد و بزرگ‌مقیاس به‌شمار می‌آیند.)

شاید یک دلیل دشواری بررسی قلعه‌ها در تاریخ معماری تغییر و تحول زیاد آن‌ها در طول زمان باشد، بنای بسیاری از قلعه‌ها در ایران بیش از هزار سال و حتی دو هزار سال است و با این حال تا همین صد سال پیش از آن‌ها استفاده می‌شده و وجود لایه‌های گوناگون فهم زمان ساخت و تکنیک‌های به‌کار رفته در هر دوره آن را دشوار می‌کند. مسئله‌ای دیگر شاید فقدان فرم‌ها و تزیینات ظریف در آن باشد و سنت تاریخ‌نگاری معماری ایران که از شرق‌شناسی منتج شده به اندازه کافی در آن جذابیتی نیافته تا آن‌را داخل نوشته‌ها و کتاب‌ها کند. همچنین امکان دارد درک ماهیت قلعه برای پدران نگارش تاریخ معماری ایران که اروپایی بودند، بیشتر بنایی نظامی و بی‌ربط به تحولات سبکی در طول زمان بوده و همین امر باعث شده از توجه به قلعه‌ها صرف نظر کنند. فارغ از این که چه دلیل پشت این غفلت است، ضروری است که به این آثار توجه شود زیرا هم تجربه فضایی بسیار جذاب و پیچیده‌ای دارند و هم به‌واسطه وسعت پتانسیل فراوانی برای احیا و بهره‌گیری در زمان کنونی. (البته حتی اگر این ویژگی‌ها را هم نداشتند مورخان باید به عنوان بخشی از تاریخ معماری به آنها بپردازند!)

قلعه‌ها در تمام مناطق ایران وجود دارند (احتمالا تعدادشان از هر اثری جز مسجد در تاریخ معماری ایران بیشتر باشد! و این خود چنین غفلتی را دردناک‌تر می‌کند.) از عمق جنگل‌های کاسپی (چون قلعه رودخان)، به عنوان ارگ شهری در دل کوهستان (قلعه فلک‌الافلاک در خرم‌آباد) تا سواحل خلیج فارس (از بوشهر و مغویه تا کُنگ و هرمز) و جای‌جای بلوچستان. بر خلاف تصور رایج قلعه‌ها لزوما در مکان‌های دوردست یا پرخطر ساخته نشده‌اند بلکه بسته به نقشی که ایفا می‌کردند در امن‌ترین و  پرترددترین مناطق هم ساخته می‌شدند. یکی از این مناطق که تعداد بالایی از قلعه‌ها را در آن می‌توان مشاهده کرد دقیقا در مرکز ایران و حدفاصل میبد تا سریزد است. در طول این محدوده صد کیلومتری بیش از 15 قلعه موجود است که به لحاظ وسعت و کارکرد و ساختار فرمی و فضایی متفاوت از یکدیگر ساخته شده‌اند. از کهن‌ترین و بزرگترین آن‌ها که نارین‌قلعه میبد است تا قلعه سریزد کمابیش در هر شهر و آبادی حداقل یک قلعه وجود دارد. نارین‌قلعه و قلعه‌های مهرجرد و بارجین در میبد، قلعه بدرآباد، قلعه رکن‌آباد، قلعه ابراهیم‌آباد، قلعه عزآباد، همت آباد، اشکذر، گردفرامرز، ابراندآباد، خویدک، مهرپادین، سریزد و قلعۀ خورمیز. این که با آن‌ها چه می‌توان کرد و چه باید کرد مقوله مستقلی است که در این‌جا فرصت پرداختن به آن نیست، پتانسیل قلعه‌ها آن‌قدری هست که بتوان خلاقانه استفاده گوناگون از آن‌ها کرد، از تماشای فضاهای آن در قالب موزه گرفته تا هتل و رستوران و حتی فضای بازی، هرچند کارکردی هم به آن‌ها اضافه نشود کافی است امکان عبور و مرور را در آن‌ها فراهم کنیم، دیدن آرامش ویرانه‌ها به‌قدر کافی جذاب است.

برای شناخت و آشنایی مختصر با قلعه‌های یزد بر اساس ساختار فرمی و فضایی آن‌ها را کنار هم قرار داده تا تصوری حداقلی از کیفیت آن‌ها حاصل شود. نخست باید از نارین‌قلعه یاد کرد، ارگی که بر اساس کاوش‌های باستان‌شناسی در آن سفالینه‌های عصر آهن نیز یافت شده و به طور حتم از دوران ساسانی در این محل قلعه بوده است. ساختار نارین قلعه به دلیل قدمت و اهمیت آن متفاوت از سایر قلعه‌های اطراف خود و منطقه یزد است و لایه‌های گوناگون فهم ساختار کلی آن را دشوار می‌کند. همچنین آنچه نارین‌قلعه را در نوع خود کم‌نظیر می‌کند موقعیت آن در شهر میبد است. میبد از انگشت‌شمار شهرهای ایران است که ساختار باستانی خود را تا حدی حفظ کرده و منطق شهرسازی هزاران سال قبل ایران را در آن می‌توان مشاهده نمود. به‌گونه‌ای که در بالاترین ارتفاع شهر نارین‌قلعه در مقام ارگ حکومتی قرار گرفته، پیرامون آن منطقه مسکونی یا شارستان است که حصاری نیز بر گرد آن کشیده شده و ربض شهر جایگاه سایر محلات شهر است. که برخی از آن‌ها خود قلعه‌ای در مقیاس کوچکتر دارند.

نارین‌قلعه بر فراز شهر میبد. قلعه از لایه‌های گوناگونی تشکیل و درمتون تاریخی محلی یزد بارها به نام آن اشاره شده است. ساختار فعلی قلعه شامل حصار پیرامونی و بخشی از بقایای خندق و ارگ در بالاترین بخش آن است.

از میان محلات بیرونی میبد که امروزه قلعه آن‌ها بر جای مانده است می‌توان به دو قلعۀ مهرجرد و بارجین اشاره کرد. قلعه بارجین قلعه‌ای به نسبت کوچک با میان‌سرا و فضاهایی چسبیده به جداره‌ها است. این ساختار فضایی را می‌توان در قلعه ابراندآباد و اشکذر نیز مشاهده نمود تفاوت این قلعه‌ها با یکدیگر در تعداد بارو و سعت منطقه سرپوشیده متصل به جداره است.


قلعه بارجین. ساخت قلعه بارجین را به زرتشتیان منطقه نسبت می‌دهند و حداقل از دوره افشار پابرجا بوده است.
قلعه ابراندآباد. فضاهای پیرامون میان‌سرا در این قلعه آسیب فراوانی دیده و اثر چندانی از آن برجای نیست اما همچنان بخش‌هایی که مربوط به عبور و مرور سربازان درون دیوار و به قصد رسیدن به باروها بوده پابرجا است.


قلعه اشکذر. متاسفانه از این قلعه تنها جداره پیرامونی آن باقی است.

قلعه مهرجرد برخلاف قلعه بارجین فاقد میان‌سرا است. این قلعه که بیش‌تر در حکم انباری برای محصولات کشاورزی بوده در دو طبقه و با چند ردیف اتاق و انبار که راهروهایی سرباز و پلکان در آن امکان عبور و مرور میان فضا‌ها را فراهم می‌کند ساخته شده است. چنین ساختاری در مقیاسی به مراتب بزرگترو در سه طبقه و تحت شرایطی با ضریب امنیتی بسیار بالاتر در قلعه سریزد نیز قابل مشاهده است. قلعه سریزد که ساختاری بسیار پیچیده دارد دارای دو حصار و خندقی در اطراف است، برج دیده‌بانی داشته و در سه طبقه ساخته شده است. پیچیدگی ساختار فضایی قلعه تا جایی است که امکان تردد در طبقات مستقل از سطح همکف وجود ندارد. به عبارت دیگر هر فضاهای ساخته شده در اطراف یک راهرو در هر سه سطح تنها به آن راه داشته و نمی‌توان از اتاقی در طبقه دوم راهرو الف به اتاقی در طبقه دوم راهرو ب رفت مگر اینکه به سطح همکف آمده و از مسیر اصلی میان قلعه عبور کرد. این ساختار فضایی تسخیر قلعه را به مراتب دشوارتر از نمونه‌های دیگر کرده و قلعه را به امن‌ترین فضاها برای اقامت و نگهداری تبدیل کرده است. سازمان فضایی قلعه خویدک و بدرآباد نیز تا حدی مشابه این دو قلعه است.


قلعه مهرجرد. تاریخ یزد احداث مهرجرد را به مهرنگار دختر انوشیروان نسبت می‌دهد. اگرچه وجود قلعه از آن دوران مشخص نیست اما به احتمال فراوان آبادی‌ای با چنین قدمت از دیرباز دارای قلعه بوده است.


قلعه سریزد. از مهم‌ترین قلعه‌های منطقه است هم به دلیل ویژگی‌های دفاعی و محافظتی آن و هم به‌واسطه نقشی که در اقتصاد و مسیرهای تجاری ایفا می‌کرده. این قلعه از جمله قلاعی است که نقشی چون کاروان‌سرا نیز ایفا می‌کرده است.


نمایی از داخل قلعه‌های مهرجرد (راست) و سریزد (چپ)


قلعه بدرآباد


قلعه خویدک

بیشترین تعداد قلعه‌های از میان قلعه‌های نام برده شده قلعه‌هایی هستند که در آن سکونت نیز انجام می‌شده و به همین جهت فضای داخلی آن‌ها متنوع است. برخی مانند قلعه رکن‌آباد و ابراهیم‌آباد ترکیبی از فضاهای اطراف راهرو و یک یا دو میان‌سرا هستند و برخی ساختاری مشابه قلعه مهرجرد و سریزد دارند با این تفاوت که مسکونی بودن باعث تنوع فضاها و در نتیجه برهم خوردن ساختار منظم داخل شده است. نمونه‌ای از این قلعه‌ها در همچنان از فضاهای آن استفاده می‌شود قلعه همت‌آباد است. بزرگترین آن‌ها قلعه عزآباد است. قلعه‌های گردفرامرز، خورمیز و مهرپادین از دیگر قلعه‌ها با چنین ساختاری هستند. تمامی این قلعه‌ها در ساختار کلی چهارضلعی هستند که گاه در پلانی مربع و گاه به صورت مستطیلی ساخته شده‌اند.


قلعه رکن‌آباد. این قلعه امروزه به‌طور کامل مرمت شده و به‌عنوان هتل مورد بهره‌برداری قرار گرفته است.


قلعه ابراهیم‌آباد. بی تفاوتی نسبت به قلعه‌ها حتی به عنوان میراث ملی تا جایی است که نه تنها حریم قلعه رعایت نشده بلکه داخل آن اقدام به ساخت حسینیه با ارتفاعی بیش از ارتفاع قلعه کرده‌اند و چهره قلعه کاملا مخدوش شده است.


قلعه عزآباد. احداث عزآباد را به عزالدین لنگر از اتابکان یزد و آل‌کاکویه نسبت می‌دهند که در اواخر قرن ششم می‌زیست. اگرچه وجود این قلعه از آن دوران در هاله‌ای از ابهام است اما احتمال دارد که لایه‌هایی از آن دوران بتوان در محوطه قلعه یافت.

قلعه‌های همت‌آباد (بالا، راست)، گردفرامرز (بالا، چپ)، مهرپادین (پایین، راست) و خورمیز (پایین، چپ).

 

 

نویسنده

کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یادداشت
محمد امیر مطوری

اسطوره و شهر

تاریخ اساطیر به گونه‌ای است که ما را در سفری عمیق به داخل ذهن انسان و ادراکات فرهنگی می‌برد. اسطوره شیوه‌ای خاص در عینیت بخشیدن

ادامه مطلب
نقد
محدثه انصاری

کارگران مشغول کار هستند!

کارگران مشغول کار هستند!   بازنشر از نوشتۀ نگارنده در پایگاه خبری-تحلیلی روزن آنلاین دوشنبه ۲.بهمن‌ماه.۱۴۰۱ ه.ش کارگران مشغول کار هستند! https://t.me/rozanonline_ir/2199     نوشته‌ای

ادامه مطلب