شهرها کجا به وجود میآیند؟ اگر بخواهيم با دانش جغرافيايي كه از كتابهاي مطالعات اجتماعي دبستان به دست آوردهايم به اين سوال پاسخ دهيم، خواهیم گفت: در دشتهای آبرفتی، کنار رودها. جواب سادهای به نظر میرسد اما به شکل شگفتآوری اگر به پنجاه کلانشهر اول دنیا از نظر جمعیت و وسعت نگاهی بیندازیم، میبینیم که با تقریب خوبی بیشرشان از این الگو پیروی میکنند (برای مثال ر.ک. url2)؛ از میان بیشتر این شهرها رودهای پرآبی میگذرد که شهر یا در جلگهای که این رود ایجاد کرده قرار گرفته یا در دلتای آن کنار دریا و اقیانوس.
این شهرها اقلیم، عرض جغرافیایی، تاریخ، فرهنگ و شرایط بسیار متفاوتی با هم دارند، اما به نظر میرسد که حتی پس از گذشت چندینهزار سال از انقلاب کشاورزی هنوز هم انسان در دوران مدرن از الگوی مکانیابیای استفاده میکند که در آن دوران برای دستیابی به زمینهای کشاورزی بهتر و حداکثر تولید غذا به آن رسیده بوده است. ما اولین شهرهایمان را در کنار رودهای بزرگ و در زمینهای آبرفتی ساختهایم و هنوز هم آنجاییم، اگر هم قرار باشد شهر جدیدی بسازیم، باز همین جا را انتخاب میکنیم.
حال اگر به چند جدول رتبهبندی کلانشهرهای دنیا نگاهی بیندازید، تهران را معمولاً در بین پنجاه شهر اول پیدا میکنید؛ گاهی بین ۲۰ تا ۳۰ و گاهی هم بین ۳۰ تا ۴۰ اما تهران آنقدر وسیع، پرجمعیت و متراکم است که در بین ۵۰ کلانشهر اول دنیا جای بگیرد. اما آیا تهران از این الگوی مکانیابی پیروی میکند؟
تهران برخلاف بیشتر کلانشهرهای دنیا در جلگهای پست یا در دلتای رودی واقع نشده؛ بلکه در کوهپایهي کوهی بلند قرار گرفته که بلندترین و پستترین نقطهی مسکونیاش بیش از ۱۰۰۰ متر اختلاف ارتفاع دارند. اما رود چه؟ آیا تهران رود دارد؟ اگر به صورت تصادفی از ده نفر از شهروندان تهرانی در یکی از خیابانهای شلوغ، این سوال را بپرسیم، احتمالاً جوابشان به صورت قاطع «نه» خواهد بود. حتی اگر جامعهی آماری را تغییر دهیم و از فرهیختگان میانسال تهرانی هم بپرسیم (چنان که نگارنده پرسیده) که سالهای زیادی در این شهر زندگی کردهاند، باز هم پاسخ تغییر خاصی نخواهد کرد[1]؛ از نظر شهروندان تهرانی، تهران رود ندارد.
بگذارید یک مرحله پا پیشتر بگذارم، رود چیست؟ بحث را پیچیده نمیکنم و صرفاً از دانشنامهی دمدستیای مثل بریتانیکا کمک میگیرم. بریتانیکا میگوید که «رود، هر جریان طبیعی آب است که در مسیری با حدود مشخص حرکت میکند.» (Dury, 2002) با این تعریف تهران دو رود دائمی[2] -اما کوچک- و حدود ده نهر کوچکتر در دو حوضهی آبریز شرقی و غربی دارد؛ مجموعهی حوضهي آبریز رود تجریش در مرکز و نیمهی شرقی شهر با مسیری حدود ۱۰۸ کیلومتر طول و مجموعهی حوضهي آبریز رود کن در نیمهی غربی شهر با مسیری حدود ۶۷ کیلومتر طول که مجموعاً میشود ۱۷۵ کیلومتر جریان آب میان شهر که شهروندان تهرانی یک مترش را هم رود به حساب نمیآورند.
سوال بعدی این است: نقش این دو رود در شکلگیری و گسترش تهران چه بوده است؟ برای پاسخ به شکل یک نگاه کنیم. خطوط آبی رودها و نهرها، سایهروشن سفید محدودهی فعلی شهر و ششضلعی نامنتظم قهوهای حصار تهران در دوران ناصری (یعنی حد نهایی گسترش شهر پیش از دوران مدرن) و هستهی تاریخی تهران است. اگر خوب به این تصویر نگاه کنیم، از دید من به نتیجهی شگفتآوری دست خواهیم یافت: هستهی اولیهی شهر تهران نهتنها «در دشتهای آبرفتی کنار رودها» قرار نگرفته بلکه در جایی مکانیابی شده تا بیشترین فاصلهی ممکن را از جریانهای آبی نزدیک خود داشته باشد. اما این همهی ماجرا نیست، باید بگویم که در دوران پیشامدرن و ابتدای دوران مدرن تلاشهای بسیاری صورت گرفته تا مسیر این رودها منحرف شود و حتی بیشتر از پیش شهر از رودخانهها فاصله بگیرد[3].
تصویر یک: دیدی کلی به تهران و رودهایش. منبع: نگارنده.
این مسئله نشان میدهد که بیگانگی ما با این رودها امر جدیدی نیست. اگر امروز این رودها را نمیبینیم و یا با دید منفی به «مسیل» و «کانال فاضلاب» تقلیلشان میدهیم، در گذشته هم به آنها به چشم دردسرهایی نگاه میکردهایم که باید از آنها تا جای ممکن دور شویم، اما چرا؟ واقعیت این است که پاسخ به این پرسش نه با رویکرد همزمانی و نه درزمانی، اصلاً ساده نیست و باید ابعاد مختلف مسئله بررسی شود؛[4] اما میتوان شکل مواجههی گسترش شهری تهران با مسئلهي رودهایش را به صورت کلی به مراحل زیر تقسیم کرد. گرچه این مراحل لزوما در کل شهر به صورت یکپارچه تقدم و تأخر ندارند و صرفاً توصیفی کلی و سادهسازیشده از فرایندی است که از دوران پیشامدرن تا حال حاضر رخ داده و هنوز هم در حال رخ دادن است:
یک.
در دوران پیشامدرن، کوهپایهی توچال تا حصار ری و دشت ورامین منطقهی کشاورزی مهمی بوده که روستاهای بسیاری داشته است. در یکی از اولین یاددکردها از این منطقه پس از اسلام، یعقوبی در کتاب خود، البلدان، میگوید که «آب آشامیدنی اهل ری از چشمهها و رودخانههای بزرگ است و در آن رودخانهای است بزرگ و به آن نهر موسی گفته میشود و برای بسیاری آبهای شهر، میوهها و باغها و درختان آن بسیار شده است…» (یعقوبی، ۵۲)
امروزه برای ما مشخص نیست که نهر موسی کدام رود است، اما احتمالاً مقصود او رود تجریش است که امروزه نیز از کنار شهر ری میگذرد. در ادامه او میگوید که خراج ری در آن روزگار بیش از دهمیلیون درهم بوده است، این در حالی است که کمی پیشتر کل خراج اصفهان را دههزار درهم تعیین میکند! این مسئله نشان میدهد که به راستی تهران در گذشته، منطقهی کشاورزی بسیار مهمی بوده و جغرافینویسان بعدی چون مقدسی، یاقوت و دیگران نیز آن را تأیید میکنند. انگار عمر بن سعد حق داشته سودای گندم ری را داشته باشد!
پس از دوران مغول و با افول شهر ری، هستهی شهری تهران در این نقطه مکانیابی میشود و در سرتاسر این منقطه، کشاورزی ادامه پیدا میکند. شهر از رودها فاصله میگیرد اما در کنار رودها، مخصوصاً در نیمهی شمالی منطقه، تعداد زیادی روستای کشاورزی شکل میگیرد. نقشهی ا.ف. اشتال (A.F. Stahl) که در آغاز دوران مدرن، در سال ۱۹۰۰ م. ترسیم شده، حصار تهران را در مرکز -دور از رودها- و روستاها را در اطراف –در کنار رودها- نشان میدهد. باید گفت که ظاهراً در دروان پیشامدرن ساختار شهری تهران با رود بیگانه بوده و تا جای ممکن از آنها چشم پوشیده است.
تصویر دو: بخشی از نقشهی اشتال از تهران و اطرافش که در سال ۱۹۰۰ م. ترسیم شده است. منبع: (Lange, M., & Stahl, A. F. 1900)
دو.
پس از تخریب حصار تهران در زمان پهلوی اول، با گسترش بافت شهری، شهر ناگهان به رودها میرسد. در این دوران رویکرد کلی این بود که تا جای ممکن با ساخت مسیلهایی در شرق و غرب، مسیر رودها را بیشتر منحرف کنند و شهر را دور از این رودها و نهرها توسعه دهند. در این مرحله به نظر میرسد که توجهی به رودها در برنامههای توسعهی شهری وجود ندارد و صرفا در جایی که شهر به ناچار به رود میرسد، تلاش میکردند تا جای ممکن حریم رود را دوچندان حفظ کنند و به بیان دیگر تا جای ممکن از آن فاصله بگیرند.
این رویکرد از آن زمان در هر گوشهی شهر که بافت شهری به نهر یا رودی میرسیده، حفظ شده و نتیجهاش این بوده که رودها و حریمشان تبدیل به مناطق حاشیهای شدهاند. اینگونه بهراحتی زیباترین و پرپتانسیلترین نقاط شهر به زمینهای بایر و بلاتکلیف یا به اصطلاح، فضای خاکستری تبدیل شدهاند؛ جایی که نه میتوان برای آن کاری کرد و نه میتوان برایش کاری نکرد[5]، در حالی که اگر در ابتدا در برنامهی توسعهی شهری دیده میشدند، میتوانستند زندهترین نقاط شهر باشند.
تصویر سه: نقشهی غفاری از تهران که در سال ۱۳۲۳ ش. ترسیم شده است و رابطهی مرزهای شهر با رودها را نشان میدهد. منبع: url1
سه.
این دوری و دوستی با رودها در کنار بافت شهری تا زمانی ادامه پیدا میکند که تراکم جمعیت در آن منطقه پایین باشد، اما به محض اینکه انبوهسازی و احیای بافت آن منطقه شروع شود، یا مالکان مجاور کمکم زمینخواری در کنار رودها را شروع میکنند یا اینکه شهرداری خود تصمیم میگیرد تا از این فضاهای خالی خاکستری رودها و حریمشان برای ایجاد امکانات شهری استفاده کند. این امکانات شهری میتواند هر چیزی باشد: بزرگراه و خیابان[6]، میدان[7]، ورزشگاه و زمین بازی، مجتمع تجاری و هر آنچه که فکرش را بکنید! رود اگر شانس بیاورد در زمینهای خالی کنارش بوستان و فضای سبز ساخته میشود و اگر بدشانس باشد ممکن است روی آن پارک ساخته شود. چگونه؟ مگر میشود روی رود بوستان ایجاد کرد؟! بله، در تهران نقاط زیادی وجود دارد که ابتدا روی رود را، به عنوان عاملی طبیعی، میپوشانند و سپس خاک ریخته و آنجا درخت و چمن، به عنوان طبیعت مصنوعی، میکارند. برای مثال این اتفاق در یکی از مهمترین نقاط رود تجریش، در سهراه ضرابخانه، جایی که به خیابان شریعتی، همان جادهی قدیم شمیران، میرسد رخ داده است.
تصویر چهار: تصویر زمین بازیای که روی رود تجریش در محدودهی مجیدیه ساخته شده و امروز فرسوده گشته است. منبع: نگارنده.
تصویر پنج: تصویر مجتمع تجاری میرداماد که درست روی رود تجریش ساخته شده است. منبع: نگارنده.
جادهی قدیم شمیران قدمتی چندصدساله و شاید چندهزارساله دارد و کمشیبترین و کوتاهترین مسیر را بین تهران و شمیران طی میکند. بیشتر مسیر این جاده/خیابان به موازات رود تجریش و از درهای است که این رودخانه کنده است؛ ابتدا در غرب رود قرار دارد و سپس از سهراه ضرابخانه به سمت شمال در شرق آن واقع میشود. در سهراه ضرابخانه رود تجریش مسیر این جاده را قطع میکند، تصورش را بکنید که در گذشته اینجا نقطهی بوده که مردم در میانهی راه در کنار آب استراحتی میکردهاند و از رود، آبی برای شستن و آشامیدن برمیداشتهاند اما امروز اگر به این نقطه بروید بوستان زیبا و آرامی را به نام پارک شریعتی میبینید که درست روی رود تجریش ایجاد شده است!
چهار.
در این لیست شمارهی چهاری وجود ندارد. این روند همچنان ادامه پیدا میکند و امروز در بسیاری از نقاط شهر میبینیم که روی رودخانه سازههای بتنی میسازند و آن را از دیدها پنهان میکنند تا هر اتفاقی که میخواهد آن زیر بیفتد.[8]
تصویر شش: قسمتی از بوستان شریعتی در کنار خیابان شریعتی بر روی رود تجریش ایجاد شده است. منبع: نگارنده.
تصویر هفت: قسمتی از نهر دارآباد در میان بزرگراه امام علی، در محدودهی بزرگراه صدر، که روی آن با پوشش بتنی پوشیده شده و سپس روی آن درخت کاشتهاند. منبع: نگارنده.
این جستار نمیخواست تا ترس و نگرانی در دل خواننده ایجاد کند که اگر اینگونه شود یا آنگونه نشود، با آمدن پرشکال (باران موسمی) یا باران بهاری دیگری مانند مرداد ۱۳۶۶ ش. یا فروردین ۱۳۹۸ ش. ممکن است هر یک از این رودها طغیان کند و با خشم هر آنچه را که سر راهش ساخته شده با خود ببرد، حتی نمیخواست بگوید که اگر مانند اتفاقی که با ساخت پارک جوانمردان و نهجالبلاغه در کنار رود کن و فرحزاد افتاد، میتوان استفادهی بهتری از این فضاها کرد، بلکه فقط میخواست تا به تهران در کنار رودهایش التفاتی شود.
منابع:
- یعقوبی، ابنواضح (۲۵۳۶). تهران: بنگاه نشر و ترجمهی کتاب، ترجمهی محمد آیتی.
- Dury, G. Harry , Schumm, . Stanley A. , Ritter, . Dale F. and Lustig, . Lawrence K. (2022, July 29). river. Encyclopedia Britannica. https://www.britannica.com/science/river;
- Lange, M., & Stahl, A. F. (1900). Karte der Umgegend von Teheran von A.F. Stahl. Gotha: Justus Perthes;
- url1: http://tehranshenasi.com/1396/01/28/%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%BA%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3/
- url2: https://www.worldometers.info/population/largest-cities-in-the-world/
[1] برخی میگویند که جایی «مسیلی» را دیدهاند اما نمیدانند که از کجا میآید، برخی هم رود را انکار کرده و از شبکهی وسیع کانالهای فاضلاب حرف میزنند.
[2] این دو رود در طول تاریخ و جغرافیا نام تثبیتشدهی واحدی ندارند و همین استعارهای است از وضعیتشان؛ موجود بینام. نگارنده اما ترجیح میدهد تا این دو رود و حوضهی آبریزشان را با نامهایی بخواند که مقبولیت بیشتری دارند و در تاریخ هم اثری از آنها دیده میشود.
[3] برای مثال، مسیل باختر در ابتدای دوران پهلوی اول حفر شد تا رود تجریش بیشتر به سمت شرق منحرف شود.
[4] نگارنده بعدا در این باره مفصل خواهد نوشت.
[5] نگارنده در پایاننامهی کارشناسی معماری خود با عنوان خانهی شهر تلاش کرده تا یکی از ایم فضاهای خاکستری را مطالعه کند و برای آن چارهای معمارانه بجوید.
[6] چنانکه از دههی چهل تا کنون بیشتر بزرگراههای شمالی-جنوبی تهران در بستر رودها ساخته شدهاند، روندی که از بزرگراه چمران و مدرس شروع شد و با بزرگراه امام علی، باکری، ستاری، باقری ادامه پیدا کرده است
[7] چنان که در زمان رضاشاه با ساخت میدان تجریش روی روخانهی تجریش شروع شد
[8] گرچه هنوز رخ نداده اما تجربهی انتقال رودها به کانالهای زیرزمینی در جهان نشان داده که دیر یا زود مجبوریم تا بستر و حریم رودها را به طبیعت بازگردانیم. میتوان به تجربهی رود چئونگیچون (Cheonggyecheon) در سئول به چشم نمونهی موردی نزدیکی نگاه کرد.
-
در حال حاضر نویسنده مطلب دیگری برای کوبه ننوشته است.