معماری به مثابه ی ابزار یا هدف
«معماری تا کجا می تواند به پیش رود؟!»؛ یک رویکرد خود انتقادی معماری به عنوان یک دیسیپلین فرهنگی در این سالیان طولانی، همواره مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است. زمانی زمین خورده، دوباره بلند شده و به
«معماری تا کجا می تواند به پیش رود؟!»؛ یک رویکرد خود انتقادی معماری به عنوان یک دیسیپلین فرهنگی در این سالیان طولانی، همواره مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است. زمانی زمین خورده، دوباره بلند شده و به
وقتی در معماری از پیتر آیزنمن و پیتر زومتور صحبت می شود گویی دو قطب همنام آهنربا را میخواهیم به یکدیگر نزدیک کنیم، نتیجه آن که یکدیگر را پس میزنند! هر دو معمارانی قابل احترام هستند و خدمات ارزندهای به
پروژه ی آراونا پیشنهادی است برای معضل مسکن در شیلی و پروژه ی وودز برای بازتولید شهر جنگزدهی سارایوو. در پروژهی مسکن اجتماعی آراونا نگاه اصلی به بودجهی اقتصادی مردم است. و او می گوید شاید مردم نتوانند یک خانهی
حتما تابهحال با اصطلاح «معماری انسان دوستانه»[1] مواجهشدهاید و بارها در وبسایت ها و فضای مجازی آن را خواندهاید؛ در واقع این اصطلاح به ترویج ایدهی معماریکردن برای مردم اشاره دارد و صرفاً پروژههایی را سزاوار حوزهی معماری میداند که